من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
از99/12/20تــــا 1400/7/1______الحمدلله، یَا رادَّ ما قدْ فاتَ : ای برگرداننده آنچه ازدست رفته،، در آدمیعشقی ودردی وخارخاری وتقاضاییهست،که اگر صد هزار عالمملک او شودکه نیاساید،و آرام نیابد،این خلق بتفصیل درهرپیشه وصنعتی ومنصبی وتحصیل نجوم و طب وغرذلک میکنندو هیچ آرام نمیگیرند،زیرا آنچه مقصود است،بدست نیامده است،اخرمعشوق را دلآرام میگویند،یعنی که دل به او ارام گیرد،پس بغیر چون ارام وقرار گیرد،این جمله خوشیها ومقصودها چون نردبانیست،و چون پای نردبان جای اقامت و باش نیست ازبهر گذشتن است،خنک اورا که زودتر بیدار و واقف گردد تا راه دراز بر او کوته شودو دراین پایه های نردبان عمر خود راضایع نکند...