بت خانواده همسر را بشکنید

سئوال دیگم اینه شما هم با همسرتون دعوا کردین؟ چطوری حلش میکنین؟

اره عالیه آنه شرلی

بله شبکه تماشا ساعت23 

تکرار5  و 11 و 17 

ولی نمیدونم چرا امروز پخش نشد!؟  خودم خیلی منتظر بودم  نمیدونم چی شر

ولی شما میتونین برین تو سایت شبکه تماشا 

قسمت های قبلی رو گذاشتن 

بفرمایید اینم لینک

http://tamashatv.ir/episodeinfo/216124

عزیزم اول به این بستگی داره که تو چقدر از درون قوی هستی و اینکه اینو اول برای خودت جا بنداز.  بعد هم به رفتار همسرت بستگی داره که چطور متن سازی کنی یا چی بگی.

اگه بترسی خب نمیتونی این طرز فکر جدید رو برای همسرت جا بندازی یعنی ترس نمیذاره متن سازی کنی یا درست متن سازی کنی.

پس اول خوووب برای خودت جا بنداز و اژ کم شروع کن به متن سازی. 

باورم نمیشه چطور خانواده شوهر تبدیل به بت میشن 

من ک از اول خودمو سرتر میدیدم ولی اونا خیلی بهم توهین کردن و اذیتم کردن هیچوقت برام مهم نبودن و توهیناشون ب حد زیادی ک رسید قطع ارتباط کردم

بانو جان سلام شبتون بخیر 

طبق اموزه های شما خواهرم تشر زده خودش باید برگرده کاملا درسته منم همین عقیده رو دارم

اما مادرم وارد جریان شده و اول با خواهش و تمنا و اصرار گفت زنگ بزن ب خواهرت دید نتیجه نمیده حالا داره فشار میاره ک حلالت نمیکنم اگه بهش زنگ نزنی😭 میگه بخاطر من و پدرت  اینبار رو زنگ بزن روی مارو زمین ننداز میگه اینبار رو چشم پوشی کن😔 و کلی حرف دیگه

میگه خواهرت پشت تلفن گریه کرده! 

حالم خیلی بده من واقعا نمیدونم چیکار کنم؟! 

درستش اینه ک زنگ نزنم اما از طرفی از سمت خانواده ام در فشارم شدیدا 

شما میگین با این شرایط چیکار کنم؟؟ 

زنگ بزنم یا ن؟؟ 

ممنونم ازتون بانو جان🍀

من کلا پاک کردم شماره هاشونو 

چیزی میشد اختلافی پیش میومدعین دخترای نوجوان پروفایل معنا دار میذاشتن منم اوایل عصبی میشدم الان چون کلا از دایره ارتباطم حذفشون کردم شمارهاشونم حذف کردم 

سلام 

ممنونم از اینهمه مثال های ملموس و قابل درک تون  

من هنوز عقدم 

این تاپیک های زیبای بانو و صحبت های بانو و شما و خیلی از دوستان واقعا برا من حکم طلا رو دارن 

ممنونم از همتون واقعا    

مشکلی که اکثر خانم های شاغل درگیرش هستن بخصوص زمانی که مدیر مرد باشه

من هم تا دوبار از بانو درخواست کردم در خصوص محیط کار و کلا خانم های شاغل و مشکلاتشون و حتی مزایا تاپیک بزنند

امیدوارم با همه مشغله هاشون لطف کنند و ما بتونیم  از لطفشون بهره ببریم.

بانوارتمیس جان جسارتا اگه براتون مقدوربودیه تاپیک بزنیدازپیشرفتامون ورفتن به سمت هدفامون وشکرگذاری وانرژی مثبت واینچیزاحرف بزنیم.که بتونیم خودمونورشدبدیم به نظرم کم کم که رشدکنیم برای هدفامون تلاش کنیم اشتباهات گذشترم تکرارنمیکنم.یه پیشنهادبود.هرجورصلاح میدونید🌷

خانواده همسر من هم همین هستن...مثلن برای مهمانی یه نوع عذا درست میکنن نهایت با سبزی ودوغ بعد همین ک سر سفره میشینن اینقد از زحمتش میگن ک اصلن استراحت نداشتیم ...اما خیلیا که میشناسن میددنن کلن تنبل هستن...حالا من چی شاغلم دوتا بچه دارم همیشه کارامو زودی انجام میدم عیلم میبینم با کتاب بعد بمن میگن خوشبحالت بیکاری کتاب میخونی ما ک وقت نداریم....منم شروع کردم موقعی میومدن خونم کلی نیگفتم فلان کارو کردم و....اوناهم ساکت میشدن....ولی واقعن رومخه...من میخام صنیمیت وهم کم کنم....واقعن یه سری حرفا میشنوم ک مقصر فقط خودمم ...همسرم بیچاره مدام بهم میگه صمیمی نباش ساده نباش تو سزح خیلی بالا تره خودم ولی ادم ساده ای بودم اما میخام کمی غرور چاشنی زندگیم کنم...

ممنون از پاسخگویی شما عزیزم، جاری بجوش و گرم نیست، این مادرشوهر و خواهرشوهر هستند که با اون میجوشند

توی یک جمع که چندتا خانم هستند کدوم انسانی میاد عکسی یا چیزی رو به دونفر نشون بده و به نفر سوم پشت کنه؟

و من احساس میکنم این خانم جلوی من میخواد منو حرص بده و چون متوجه این فرق گذاشتنها شده مانند بچه هایی که یک چیزی به دست آوردند و به بقیه بچه ها نشون میدن و پز میدن رفتار میکنه 

و من دلیل این رفتار هاشون رو نمی‌فهمم.

ویک دلیل دیگه هر کاری من میکنم میره انجام میده و ادعا میکنه من از روی دخترخالم یا خالم دیدم  و انجام دادم 

بانو جان علت این دل سوزوندن ها چیه

من چه عکس العملی نشان بدم؟ 

عزیزم من واقعا به راهنمایی شمااحتیاج دارم می شه درخواست دوستیموقبول کنید؟

سلام دوستان 

سریال در پناه تو رو یادتون هست 

یادتونه مریم افشار از دست مادرشوهر و شوهرش استرس گرفته بود و مدام می‌لرزید 

یادتونه خانواده رامین چقدر گدا گشنه بودن ،یادمه تو یکی از سکانسها خواهر رامین از اینکه رامین برا ناهار نوشابه بگیره داشت ذوق مرگ میشد « فکر کنید برا یه نوشابه ذوق کرده بود 😄»

یادتونه مریم تک فرزند بود و چقدر خانواده با فرهنگی بودن 

و خانواده ی رامین پرجمعیت تر و بی فرهنگ 

چقدر رامین بچه ننه و بی دست و پا بود و دهن بین مادرش ،پدر رامین فوت شده بود 

 مادر رامین خیلی مریم رو اذیت میکرد و مریم تحمل بی احترامی و ادا و اصول مادر رامین رو نداشت 

محمد منصوری رو یادتونه،چقدر پسر باشخصیتی بود و چقدر خانواده ی با شخصیتی داشت 

فیلم در پناه تو رو هم اون زمان خیلی دوست داشتم 

نکات جالبی داشت ولی اون زمان اینجوری بهش نگاه نکرده بودم 🤔🤔🤔

چقدر به واقعیت جامعه ما نزدیک بود 

یادش بخیر اون زمان چقدر هم پر بیننده بود 

بانوجان من تاپیک صمیمیت ممنوع خوندم تحقیق داده بودید راجع به کهکشان راه شیری میشه همچین تحقیقهایی روهم اینجابدید برای بالابردن سطح معلومات؟؟؟؟

بانوی عزیز من هم زنی هستم با مدرک فوق لیسانس وکلی استعداد که ۱۰ ساله ازدواج کردم البته هردو خانواده مخالف بودن ولی خانواده همسرم وارد زندگیمون شدن به ظاهر خوب بودن ومن باورشون کردم ولی مادر شوهرم با سیاست ودو رویی تمام اعتماد به نفسم رو گرفت آرام آرام جوری که حتی خودم متوجه نشدم چون من حمایت خانواده مو نداشت اول که  فردای تولد من شناسنامه برا پسرم گرفته بودن واون اسمی که خودشون انتخاب کردن ومنو نادیده گرفتن از دخالت کردن تو زندگیم وامثال زدن زنهای خرابی که شاغل هستن ومن عین لا لها فقط گوش می دادم بعد همسرم سرطان گرفت ووقتی تو بیمارستان بو  به من گفتن ومنو لایق ندونستن وهزار جور پنهان کاری دیگر چون من چادری نیستم وخودش چادری هر حرفی می زدم به اون ربطش می داد سعی کردم حجابم کاملتر کنم  لی وقیح تر شد وبهم تهمت دزدی زد که درخواست طلاق دادم ولی اومد ب پام افتاد وبخشیدم منصرف شدم حالا که عمسرمو از ارث محروم کرده کلا قطع رابطه کردیم ولی پدر شوهرم پیام می ده به همسرم در کل بگم از شوهرم زندگیم زده شده هر روز دارم به طلاق فک  می کنم از شوهر دلسرد شدم لطفا  بگین چطور اون بدی های که خودم اجازه دادم در حقم کنن را فراموش کنم