بت خانواده همسر را بشکنید

ببخش شرمنده همش پست  میدارم پشت سرهم اما من ی دایی دارم ک واقعا همه چیزتمومخ خوش اخلاق بااصالت پودارباسواد و ...ووفادارندیدم ب کسی نگاه کنه البته زندایی هم خدایی ساخت یا داریم اما همیشه تو حسرت داییم و زندایی هستم برازندگی خوبشون و اینکه من ازکاربیرون یاتوخونه متنفرم ولی دوست دارم هدف بذارم و رانندگی زبان رقص ورزش شوهرم ادم متعصبیه نمی داره کلاس موسیقی برم اما ورزش و ...کارنداره بانو چکارکنم ک دست ار سواستفاده برداره بخاطراینکه مثلا فکر نکنه هرکارکنه من هستم خب اخه عاشقشم اشتباه فکرمیکنع ولی میخوام بش بفهمانم میخوام کاری کنم ایشون سمت من بیان دیگه ن من البته هرچند ک اصلاچندوقتیه فقط شب رخت خوابن رو کنارش میندازن کلا باهم حرفی نداریم چکارکنم 

ببخشید خب من انواع تهمت زدم ک الان بیرونی با فلانی یا خودم خیلی کوچیک کردم باز دن این حرفها ولی میشه بیشترتوضیح بدین درست متوجه حرفهایتان نشدم

ن نگفته بهترازتوپیدامیکنم میگه بهترازتوپیدانمیکنم میگه تو همه چیرت خوبه اشتباه تایپی بود

عزیزم اینکه میگین کجاست؟

آخه من از بانو خواستم صفحه۹۹ تاپیک باور گفتند در مورد زندگی قبل ار این شخصیتشونا 

چون اونجا نوشتن که پاک کردن 

و فقط همون افراد که سال ۹۵ بودن تو تاپیک خوندن و من الان میخونم نمیتونم متوجه بشم 

شما سر بزنید صفحه ۹۸ و ۹۹ اونجا زندگیشونا گفتن ولی بعد نوشتن پاک کردم...

دلم میخواد بدونم بانو چطوری بودن که به اینجا رسیدن 

سلام بانو....با خوندن چن تا متن بالاتر از خانواده همسرتون دیدم ما هم زخم خورده ایم ولی چرا جرات نداریم اینجوری باشیم؟؟

من مهمونم میکنن زودتر از شوهرم میرم....چیکار کنم ک اصلا برام مهم نباشن؟؟؟

البته دازم سعی میکنم شب نشینی ک در هفته چن بار بود دیگ نرم چون همسرمم زیاد نمیگ من خودم میرم 

ولی مگ اونا خوبی کردن بهم ک من مدیونشون باشم؟؟

جز اینک منو مجبور کردن دو هفته از خونه زندگیم جدا بشم

الان فهمیدم اونقدرام قوی نشدم ک مهم نباشن برام

ی حالتی شدم اصن😕😕

❌❌❌دوستان فعال در تاپیک عرضی داشتم خدمتتون❌❌❌

بانو آرتمیس به گردن همه ی ما حق داره مثل یک‌ خواهر دلسوز و مهربان راه رو بهمون نشون‌ داده 

نزدیکش نیستیم که براش خوبیاش رو تلافی کنیم اما دعای خیرمون رو که میتونیم بدرقه راهش کنیم 

قرارما بر این باشه برای سلامتی و حاجت رواییش هر نفر براش حدیث کسا بخونیم 

من امشب میخونم هر کس که موافقه و میخونه لایک کنه ❤❤❤

سلام 

من احساس میکنم شما خیلی خیلی خوب به هرچی که بانو تا الان گفتن عمل میکنین.برخورداتون واقعا عاقلانه س .لذت میبرم از پیام هاتون  

سلام چشم 

من تا بحال در بحث های ایشون شرکت نکردم ولی تمام حرفاشون برام پر مفهوم و کمک کننده بود ، امیدوارم تو زندگی به بهترین چیز ها برسند 

فقط بانو آرتمیس عزیز لطفاً درخواست رو بپذیرید ب راهنماییتون نیاز دارم🌸🌸لطفا

سلام بانو من تازه ازدواج کردم و بخاطرشغل همسرم رفتیم خرمشهر .اینجا تنهام و هیچ کیو نمیشناسم .لیسانس روانشناسی دارم و دلم میخاد برم سره کار دوست ندارم وقتمو به بطالت بگزرونم.وقتمو با کتاب خوندن و سایتای شما دارم پر میکنم دلم میخاد پیشرفت کنم و یه شغلی داشته باشم میشه راهنماییم کنید 

سلام توچطور ناراحتیتو بروز میدی؟

پیشنهاد خوبی بود ممنونم ازشما

خوندم براشون

ان شاءالله خداوند بهترین ها رو برای بانو ارتمیس عزیز رقم بزنه❤🍃🌹

دوست عزیز

من پستای شما رو خوندم

منم طبق تجربه میگم که شما اصلا و ابدا نمیتونی با کنترل کردن جلوی همسرت رو بگیری

به این فکر کن که آخر تموم این کنترل کردن و چک کردنا  بالخره چیزی دیدی و فهمیدی که مثلا با کسی هست...

بنظرت چیکار میکنی؟؟

جز اینه که اولش شوکه میشی و گریه زاری و بعد بخاطر وابستگیه زیادت مجبور میشی باهاش ادامه بدی؟

فرقش با الانت چیه؟

فرقش اینه که اونموقع با روحیه داغون و بی اعتمادی و شک بی پایان مجبور به ادامه ای...

پس نکن،چک نکن 

چیزایی که توی رابطه مربوط به خودته رو درست کن

مهارت یادبگیر ،کتاب بخون، اینجا دنبال لقمه ی آماده نباش، خودت برو دنبالش

از اولین تاپیک بانو آرتمیس شروع کن بخون و یادداشت برداری کن...تاپیک های دخنر گرانبها رو هم بخون...

خودت رو قوی کن

حالا که با خونواده همسرت زندگی میکنی منصفانه رفتارشون رو بسنج

شما دیگه نمیتونی مثل بقیه که خونه جدا دارن، اونجا اصلا کاری نکنی، شما هم اونجا وظایفی داری و باید یادبگیری که اون بخشی که مربوط به خودت هست رو انجام بدی و الکی از زیرکار درنری!

این تاپیک برای خونواده های همسرِ مشکل داره!! خودت بسنج ببین که اونا چجور ادمایی هستن و بعد انتخاب کن که چطور باید رفتارکنی...

زندگیتم با هیچکس مقایسه نکن،شما از جزئیات زندگی داییت خبر نداری...

آدما باهم فرق میکنن پس زندگیاشونم فرق میکنه،سعی کن فقط رو زندگی خودت زوم کنی

خیلی ها هستن ظاهر زندگیشون خیلی عالیه ولی مشکلاتی دارن که هیچکس خبردار نیس نمونه ش زندگی خود من...

سلام بانو جان 

ببخشید یه سوال داشتم فکر کنم واسه هممون پیش اومده باشه 

انرژی منفی از راه دور هست 

من حتی چند ساعت قبل از تماس گرفتن خواهر شوهر و یا مادر شوهرم خودبخود عصبی میشم 

و حتی یه سلام علیک میکنن 

منفجر میشم سر همسرم 

نمیدونم دعا هست نوشتن و یا انرژی منفی میفرستن

بنظر شما دلیلش چی هست ؟؟

حتی خودمم نمیدونم چه مرگم میشه 

گریه ام میگیره اصلا کوچک ترین توجه همسرم (همسرم خیلی بهشون محبت کلامی میکنه چیزی که واسه من هیچ وقت انجام نداده) به خانوادش منو تا سر حد جنون میرسونه 

انگار تمام بدی های همسرم جلوی چشمم میاد

بنظر شما بخاطر همون نیمه تاریک وجوده؟؟ همون سایه که ازش بیخبر هستیم 

خیلی سردرگمم

بچه ها بچه ها 

ببینین مشکل ما اینه واقعا خیلی خانواده ی همسر و خود همسر رو بزرگ کردیم برا خودمون 

ما باید خودمونو بزرگ کنیم جلو چشم خودمون ،باید خودمون رو ببینیم نه اونا رو 

بنظرم تمام تلاش بانو اینه که همین یک نکته رو کامل عمل کنیم