سلام دوستان میشه کمکم کنید باشوهرم دعوای بدی داشتیم سرهیچی نمیتونم ببخشمش دفعه چندمشه هیچوقتم از دل آدم درنمیاره نه معذرت خواهی نه چیزی حتی اون بدهکارم میشه انتظار داره من برم آشتی دیگه عقده ایم کرده روانی شدم انقد حرصم داده دارم دیوونه میشم شما بگیدچکار کنم تو همه دعواهامون مستقیمو غیر مستقیم گفتم چرا نمیفهمی معذرت خواهی چیه چرا نمیفهمی زن نیاز داره مردنازشوبکشه توحتی نمیای خودت آشتی چه برسه به نازکشیدنو معذرت خواهی بخدا اگه مقصرباشم خودم میرم آشتی میکنم زود ازدلش درمیارم ولی این دیگه خیلی بی درکه نمیدونم چکار کنم میخواستم یه نامه بنویسم بزارم توجیبش نمیدونستم چی بنویسم چجوری حالیش کنم نگید برو پیش مشاور که نمیتونم اون حتی یارانم هم بهم نمیده نمیگه اینم آدمه بزار چیزی تو جیبش باشه همش میگه ندارم نمیتونم قسط دارم پس من واسه کی خرج میکنم پولمو کجامیبرم ندارم بهت بدم این دعوامونم تقریبا سرهمین مسئله بود درحالی که وقتی مجرد بوده همه پولاشو میداده دست مامانوخواهرش بخدا اگه پولی هم بهم داده باشه موقعی که نداشته بهش پس دادم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیشه ازش جدا بشی؟؟؟ یا به خانوادت بگی که حالشو جا بیارن؟؟؟
❌باید یاد بگیری و عادت کنی که 90 درصد آدما سطح درک و فهم پایینی دارن، فرهنگشون پایینه و شعور کافی ندارن. واقعا سطح شعور اکثر آدما پایینه. پیش به سوی سلامتی و تناسب اندام ان شاءالله 🙌 به امید خدا 🙌 عضو گروه قرمزتاپیک بامداد خمار هستم. من میتوانم 🙌 باید به امید خدا و به سلامتی، وزنمو بیارم پایین چون خیلی اوضاع وزن و سلامتی و زیبایی اندامم ناجور شده😯 وزن شروع:82 وزن هدف:50 در حال حاضر::
دقیقا همین حرفا رو امشب تو دعوای خودم و شوهرم منم گفتم .گفتم چرا بلد نیستی ناز بکشی چرا از دلم در نمیاری.فقط سکوت میکنه و تازه دیگه حرفم نمیزنه از عصرتاحالا.منم دیگه باهاش همکلام نشدم.شوهر من که تو یه خونواده سردو عقده ای بزرگ شده محبت ندیده که محبت کنه
تاپیک آخر منو بخون. جالبه منم عقدم دوست بودیم و باعشق و وابستگی ازدواج کردم. از زندگی عالی خونه پدرم وارد یه زندگی فقیرانه شدم. بعد تا یه ذره وضعش بهتر میشه و پول جمع میکنه میده دست ننه باباش. خودش نه خونه داره نه هیچی، هیچی هم بهش نمیدن که نکنه عروس از چنگش دربیاره. آس و پاسه بعد دوقرون حقوق کارمندیشم تازه اگه یه وقت جمع بشه میده دست پدر مادرش. منو آیندمون هم که بوقیم
تاپیک آخر منو بخون. جالبه منم عقدم دوست بودیم و باعشق و وابستگی ازدواج کردم. از زندگی عالی خونه پدرم ...
درکت میکنم خیلی سخته بخدا من پدر شوهرم فوت شده تا پارسال یه تومن نمیتوونستیم پس انداز کنیم خرجی اونارم میداد تااینکه امسال برادرشوهرم که مجرده خودش رفته سرکار دیگه خرجیشونو نمیده
درکت میکنم خیلی سخته بخدا من پدر شوهرم فوت شده تا پارسال یه تومن نمیتوونستیم پس انداز کنیم خرجی اونا ...
ما خونه نداریم چندسال دوست بودیم چندسالم عقدیم. هیچی هم نمیدن که نکنه من به عنوان مهریه ازش بگیرم . میگم پس انداز کن حداقل خونه بشه اجاره کرد ، میگه تو دخالت نکن دوس دارم به خانوادم کمک کنم. باز اگه خانوادش بهش کمک میکردن دلم نمیسوخت