آره عزیزم حرفت کاملا درسته من خودم تا الان همیشه خودم کار کردم و دستمو پیش بابام هم دراز نکردم و همیشه اقتصادی فکر میکردم اما اگه الان بخوام با این آقا وارد زندگی بشم مدام باید حرص بخورم که چرا کارم رسمی نیست میترسم همش بهم سرکوفت بزنه
حالم ازش بهم خورد چقدر پرتوقع انگار از دماغ فیل افتاده ردش کن نکبت رو په خودش رو دوست نداری چرا میری خواستگاریش
منم حرفم همینه مدام از کار صحبت میکنه بعد میخواد بیاد رسمی صحبت کنه واسه مراسم عقد من نمیدونم کی اخه مجبورش کرده تو که زن کارمند میخوای که هرماه حقوق ثابت بیاره خب برو دنبال همون باورتون نمیشه چند ماهه فکرمو درگیر کرده
ببین من میخوام برم خواستگاری یه خانمی خب دانشجو معلم هستم و بعد که درسم تموم شد مغازه هم میزنم ولی همون اول بار بهش میگم درسش رو ادامه بده اگه شد یه جایی مشغول بشه و اگه نشد و به آرایشگری چیزی علاقه داشت کمکش میکنم مغازه بزنه جوری که زیاد وابسته درآمد من نباشه اگر هم خونه داری و شوهرداری رو ترجیح میده مشکلی نیست فقط باید با قوانین من زندگی کنه مرد وظیفشه خرج زن رو بده و من خرجش رو میدم منتهی ولخرجی و این چیزا با پول من غدغنه حالا که عرضه پول در آوردن خودش نداره ...زمونه عوض شده خرج و مخارج بالا رفته متاسفم چی میشه کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
