سلام دوستان
دیروز شوهرم اومد خونه خیلی ناراحت بود هی ازش پرسیدم چی شده اولش که هی میگفت هیچی دیگه بعدش طاقت نیورد گفت یه بار مشکوک شدم دیدم بابام داره چت میکنه با کسی واسه همین امروز گوشیشو به یه بهونه ای گرفتم رفتم تو واتساپش دیدم بله با یه زنی که هم شوهر داره هم بچه چت فوق عاشقانه کردن
گفتم از کجا فهمیدی شوهر داره گفت تو چت گفته بود اسم شوهرشم حسن هستش
شوهرم با باباش میره سرکار میگه از وقتی فهمیدم دیگه دوست ندارم باهاش برم سرکار میگه دوست دارم تورو بردارم برم جای دور اگه ترکشی داشت این جریان به زندگی ما نخوره
منم گفتم هرجا بری با این اخلاق بچگانه پدرمادرت بالاخره ما هم خودبخود قاطی این ماجرا میشیم پس بهتره یه جوری به گوش مادرت برسونیم که بیشتر حواسشو جمع کنه
به شوهرم گفتم یه شماره غریبه گیر بیار برو واتساپ مادرت بهش بگو بعنوان یه غریبه
ولی شوهرم میترسه میگه اگه یه وقت بابام بفهمه ما گفتیم به مامان با اخلاقی که داره دردسر میشه برامون
هرچند مادرشوهرم در حق من خیلی بدی کرده و میکنه ولی من دلم میسوزه به حالش دلم میخواد بفهمه شوهرشو جمع کنه حواسش به شوهر و زندگیش بیشتر باشه حالا موندیم چیکار کنیم بنظر شما چیکار کنیم به مادرشوهرم بگیم یا بیخیالی طی کنیم