دیدم بد نیس لهجمون رو بهتون معرفی کنم
لازم به ذکره که ممکنه بعضی از کلماتمون با اصفهانیا یکی باشه و سعی میکنیم تو این تاپیک از اونا استفاده نکنیم
واسه شروع یه داستان واستون می نویسم
داستان کلاغ و روباه نجف ابادی :
یه قلاق جارک رو درخ کاجا نبشی باغ ملی (بزرگترین میدان شهرمونه گفتم بدونید ) نشسه بود پِنیر می خورد
یه شاغال مث روبا داش رد می شد اومد گف: مث کو رختا عیدُ بردکرده ی! چه مالی شُدِه ی یخده مث گونجیشدا بوخون بینیم صداد چه جوریس ؟
قلاقه پنیرو هشت زیر بغلش آ گف : برو سوزه داغی زده ،مَ خودم اِز طایفه قِلاقیام ،حالا تو اومدِی می خوای کالا سرم بزاری
حالا چند تا کلمه می نویسم هر کی تونس معنی کنه:
دِقز
سوکولی
دلنگون
چایده
چلنجولی
یه زه
یخده
چومدونم
انگولی
واسه این دفه بسه بقیش واسه بعد
شمادیگه چیا بلدید؟