دیروز بعد دو سه هفته رفتم خونشون امروز اومدم خونه
زنگ زد بهم داری چیکار میکنی چرا مارو ب جون هم میندازی
گفتم چرا چی شده میگه چرا ب شوهرت میگی از من ناراحتی گفتم من نگفتم خودش اومد تو اتاق گف ناراحتی؟مامانم باز باهات حرف نزده؟
گفتم چرا پیش خواهرات میشینی میگی عروسم اینجوریه