2777
2789

من‌نخریدم. ولی خوبه .

اگر یادش رفت بگه یا شما یادتون رفت ببرید حداقل خونه زندگیت کثیف نمیشه

خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده  بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان  بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی  برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

پسر من اصلا استفاده نکرد هر وقت پاش میکردم اینقدر گریه میکرد تا در بیارمش

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
شرت آموزشی؟ ناموسا؟ چجوریاس؟😁


اگر بچه دستشویی کنه نشت نمیکنه بیرون .

خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده  بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان  بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی  برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن 

من خریدم ولی همش از کنار کش بغل رونش جیش پس میداد. یه بارم که جیش کرد من دیگه هیچوقت نپوشیدم براش الکی خریدم بعدها خودش سنش بزرگ تر شد قسنگ خبر داد اصلا هم زورش نکردم تو یاد گرفتن.

یک مادرم، مادری رنج کشیده ،مادری که لحظات آخر جگر گوشه اش را دید و هیچ نتوانست انجام بده ...به یاد اشک های آخرین لحظات فرزندش آب میشه و میسوزه تا قیامت... یک مادر که دلتنگی عمیقی را داره تجربه میکنه ای کاش هیچوقت خداوند پدر و مادرها را با بچه هاشون امتحان نکنه😔😔برای همدیگه از خدا طلب خیر کنیم.🙏🏾خدا را با همه داده و نداده اش شکر کنیم🙏🏾.حتی به شوخی دلی نرنجونیم.نفرین نکنیم. هیچوقت برای کسی مرگ نخواهیم...

اگر بچه دستشویی کنه نشت نمیکنه بیرون .


الکیه بابا از بغلاش میزنه بیرون🤣

یک مادرم، مادری رنج کشیده ،مادری که لحظات آخر جگر گوشه اش را دید و هیچ نتوانست انجام بده ...به یاد اشک های آخرین لحظات فرزندش آب میشه و میسوزه تا قیامت... یک مادر که دلتنگی عمیقی را داره تجربه میکنه ای کاش هیچوقت خداوند پدر و مادرها را با بچه هاشون امتحان نکنه😔😔برای همدیگه از خدا طلب خیر کنیم.🙏🏾خدا را با همه داده و نداده اش شکر کنیم🙏🏾.حتی به شوخی دلی نرنجونیم.نفرین نکنیم. هیچوقت برای کسی مرگ نخواهیم...

چرا مگه اذیت میکنه بچه رو ازکجا خریدی شما؟

همسرم خرید فکر کنم از داروخانه خریده بود

یه خورده کش های دور رونش تنگه .پسر من تپلی بود اذیتش میکرد.با اینکه بچه ی بد قلقی نیست اما برای شورت آموزشی خیلی اذیت میکرد و نمیپوشید

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
کجابایدبخرم

داروخانه ها سیسمونیا دارن ولی چیز الکیه به نظرم من که یه بار استفاده کردم انداختم یه وری.

یک مادرم، مادری رنج کشیده ،مادری که لحظات آخر جگر گوشه اش را دید و هیچ نتوانست انجام بده ...به یاد اشک های آخرین لحظات فرزندش آب میشه و میسوزه تا قیامت... یک مادر که دلتنگی عمیقی را داره تجربه میکنه ای کاش هیچوقت خداوند پدر و مادرها را با بچه هاشون امتحان نکنه😔😔برای همدیگه از خدا طلب خیر کنیم.🙏🏾خدا را با همه داده و نداده اش شکر کنیم🙏🏾.حتی به شوخی دلی نرنجونیم.نفرین نکنیم. هیچوقت برای کسی مرگ نخواهیم...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز