میخوام درمورد کاری ازتون مشورت بگیرم من مدتیه شباخیلی میترسم جوری که نمیتونم راحت بخوابم مامانم گفت برم پیش دعانویس برات یه چیزی بنویسه؟ منم قبول کردم وگفتم هر راهی منو از ترس نجات بده خوبه مامانمم رفت بعد دوساعت برگشت بهمراه چند کاغذ گفت اون آقای دعانویس این کاغذارو نوشت وداد یکی رو تو گلاب بریز یکیشو آتیش بزن وخاکسترشو بزن لباسات یکی رو تو دیوارمسجدفروکن یکیشو بندازتو آب واز آب بخور... بیادحرف استادم افتادم که گفت پیش دعانویس نرین. ممکنه اوایل اوضاع خوب شه ولی بعد اجنه رهاتون نمیکنن وتوزندگیتون دخالت میکنن الان اون کاغذا رو گذاشتم تو اتاق وهنوز قصد انجام دادن کارایی که گفت رو ندارم به مامانم گفتم میترسم بدترشه. ولی مامانم میگه توکه نمیخوای کسیونفرین کنی که بلایی بخوادسرت بیاد فقط برای رفع ترس میخوای همین حالا موندم کاراشو انجام بدم یا اون کاغذا همونجوری گوشه اتاق خوبن وسراغشونونگیرم
عزیزم چقد از مامانت گرفته
منم اوایل ازدواج تنها بودم تو خونه خیلی میترسبدم یه تابلو بسم الله الرحمن الرحیم گرفتم زدم بالای در خونه خوب شدم .چیزای ترش هم نخور
اونا بمونن تبدیل به نفرین میشن برای رفع ترس شبا سوره جن بخون اون کاغذارم باآب بشورآبشوبریز بیرون خونه کناردرختی چیزی دعااصلاخوب نیست
البته خودم تا الان زیاد به این چیزا معتقد نبودم ومیگفتم کاری درست نمیشه ولی مامانم گفت همون اول که اون آقا خواست دعابنویسه خودش گفت دخترتون سردرد زیاد داره. تو نماز کاهلی نکنه ورفتارشو باشوهرش خوب کنه اینجا بود یه کم اعتقاد پیداکردم آخه برام عجیب بود چطور میدونست میگرن دارم یاجدیدانمازامو سر وقت نمیخونم بدون اینکه کسی چیزی بهش بگه
منم ترس داشتم یه دعا نوشت گفت همراهت باشه یا تو خونه گذاشتم کمد لباسام زیاد تاثیر نداشت
من تاحدی وحشت داشتم شب ها نمیخابیدم
سرکتاب باز کردم گفتم ای وضعیت دارم گفت پنج شنبه جمعه سرت نشور وحموم نرو خنده م گرفت اما انجام دادم
یک هفته پنج شنبه جمعه ش نرفتم حموم کامل خوب شدم بعد ۷ماه هنوز رعایت میکنم خیلی خوب شدم
درمورد قیمت مامانم چیزی نگفت قبل اینکه مامانم بره میگفت معمولا 10تومن میگیره
تاپیک یکی مونده به اخر گفتم همه چیو به همه هم توصیه میکنم.
