من دیدم در چن بار. ترسناک نبودن .اصلا اون لحظه فکر ادم به این نمیره که اینا جن و .. هستن .
خب قدیما زیاد بوده یه جورایی عادی بوده برای مردم اون زمان انگار
پدر بزرگ من توی باغ خیلی دور از خونشون تو یکی از روستاهای شهرستان خلخال
تو تاریکی هوا یه نفرو عین همسایشون میبینه که عین سایه دنبالش بوده و همینطور که به آبادی نزدیک میشده اون انگار غیب میشه یهویی و البته پدر بزرگم چندین هفته مریض میشه بعدش
چندشب پیش
ساعت ۴صبح بود فک کنم اینجا بودم بعد خونه تنها یهو یه صدایی آمد انگار یکی از بغلم تند دویید منم اهمیت ندادم 😂
یکم بد صدای گرگ امد وسط شهریم حالا 😐🤲
بازم اهمیت ندادم 😂
دوباره صدای قفل شدن در امد انگار یکی قفل کرد درو
هیچی دیگه منم همچنان زدم به بی‌خیالی یکم جنا دورهم خوش باشن😂
حالا امدم تو یه تاپیک گفتم یکی گفت زخم نشده بدنت لازم به ذکره انگشتتم بی دلیل زخم شده 😂😂
خوش بگذره به جنا من که اهمیت نمی دم بهشون
واسه خودشون خوش باشن
من خودم یه پا جنم خاب هرکی تو فامیلو‌میبینم‌مرده یا بعدش میمیره یا بلایی سرش میاد میترسم بخابم دیگه
من حامله بودم پسرمم تقریبا یک سال و نیمش بود شب تنها بودیم شوهرم نبود ساعت دوازده یک شب حس کردم از دیوار پشتی خونمون صدا اومد صدایی که یکی از دیوار میپره پایین یواش از پشت پرده نگاه کردم دیدم یه ادم هیکلی یواش داره میاد طرف جلو خونه اول یه قفل کتابی بزرگ زدم در حال در اتاق خوابم قفل کردم زنگ زدم 110شانس اوردم نزدیکای خونمون گشت داشتن اومدن گرفتن قاتل فراری بود صورتشم پر زخم تا چند وقت شبا با کوچیک ترین صدایی وحشت زده میشدم
