خودت رفتی قهر و خودت برگشتی ؟
من با یه تق یا یه چیز مسخره نیومدم نه
کلی کتک خوردم ناسزا و فوش راجب خودمو خانوادم شنیدم بهم گف من نمیرم خونه ی مادرت اونام نیان تو هم نرو
تو منو دلسرد میکنی ، پر از ایرادی
مجبوری باهاتم
همرو تحمل کردم
حالا فکر نکنی فقط توی دعوا گفته ها نه ، توی حالتای ارامم گفته
یه بار منو برد خونه ی پدرم اونجا دعوا کردیم ، خودم برگشتم اومدم دیدم قفل درو عوض کرده ، موندم خیابون از همه ی اینا گذشتتتتم
ولی اخرش متهم شدم که پشتش نیستم همراهش نیستم چرا چون بهش گفته بودم اجازه بده یه شب بیشتر بمونم خونه ی مادرم اونم شروع کرد گف گف گف منم هیچی نگفتم اخرش ترکیدم اومدم خونه ی پدرم
بخدا میدونم نباید یه طرفه به قاضی رفت من ایراد دارم اون ایراد داره من خوبی دارم اون خوبی داره ولی خب اینا که باهم کنار بیان میشه سازش
همسرم بهم گف کسی تورونگهتم نمی داشت من تورو نگهت داشتم😞😞😞😭😭
چرا ؟ مگه من زن بسازی نیستم ، از دوتا زن خوب نباشم از ده تا زن که بهترم