سلام، من انقدر ناراحت شدم از دیشب عضو شدم یکم سوال بپرسم فکرم باز شه، دیروز واسه برادر همسر رفتن خواستگاری، منم برای مامانم تعریف کردم، بابای منم چند روز بخاطر کرونا بیمارستان بستری بود، پدرشوهرم بعد خواستگاری اومد زنگ بزنه به بابام که دیگه ترخیص شده بود، یهو بابام تبریک گفته بود😐😐 بعدم مامانم تبریک گفت، پدر شوهرم چیزی نگفت ولی شنیدم مادرشوهرم به دخترش گفت مخبرالدوله است. خیلی ناراحتم از کار خودم، به نظرتون به مادرشوهم چیری نگم؟
🙄🙄🙄
راست گفتن دیگه، شاید جور نشد، چرا خبر دادی،
چیزی نگو چی میخای بگی ولش کن
اتفاقا بنظرم به مادرشوهرت بگو
بگو مامان حس کردم ناراحت شدید قدم خبر دادن از خونه شما نبوده مادرم اصرار. کرد بیا خونمون گفتم نیستم خونه میخواهیم بریم جایی پرسید منم مجبوری گفتم
الان ناراحت نباش
اما دفعه بعد مواظب باش اخبار دو خانواده رو حالا خوب یا بد خیر یا شر اصلا بازگو نکنی
من همیشه ترجیح میدم اطرافیانم اخبار رو از شخصی غیر از من بشنوند
البته من دیگه زیادی دهن قرصم
اصلا موساد هم نمیتونه از من حرف بکشه
حالا عروسی پسر پادشاه نبوده ک بهشون بر خورده خوب توام تو حرفات ب مامانت گفتی کار بدی نکردی ک ولی ایکاش بهشون میگفتی فعلا بعنوان تبریک چیزی ب این ادمخورا نگن ک بهشون بر نخوره!!!!!!والا خودشون هزارجور حرف میبرن میارن دخالت میکنن هیچی نیست .بعد ی حرف ساده رو گنده میکنن.
فدای سرت ناراحت نباش عروسیم کردن ب خونوادت بگو داخل ادم حسابشون نکنن و تبریک نگن تا بفهمن وقتی طرف بخاطر دلمهربونش تبریک میگه اینا چ... کلاس نزارن.
کار خانواده ات اشتباه بوده، وگرنه آدم معمولا همه چیز به خانواده اش میگه،
عزیزم چی میشه گفت دیگه ؟
از این به بعد بیشتر حواستون رو جمع کنید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
