تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
گلبوته جان پسرم خیلی شیطونه و تمرکز نداره براش از اینستا میذارم ولی فقط دو دقیقه میشینه .
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پرو بالی بزنم ❤ ❤ الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدمهایی که معلم من بودهاند.❤تو را شکر بابت درسهایی که زندگی به من ارزانی داشتهاند.❤تو را شکر برای عشقی که میگیرم، میبخشم و میپراکنم. ❤ ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم "ر" جا افتاده)😮
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
باباش میگه با الف و ب در اینده درامد زایی نمیکنن سخت نگیر بهش
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...