خواهر شوهرم بارداره بعد از اونموقع ک باردار شد دوسه بار تو جمع گفت ک اگه دختر بود سیسمونی دختر منو استفاده میکنه اگه پسر بودم سیسمونی پسر خودشو بعد من چیزی نمیگفتم الان تو سونوی ان تی امروز بهش گفت دختره امشب ک جمع بودیم دیگه چیزی نگفت اما نمیدونم اگه باز مطرح کرد این موضوعو چجوری بگم نمیدم اخه خودمونم قصد داریم بچه دار شیم اما نمیخام بگم بهشون ک تو اقدامم شما بودین چجور میگفتین این موضوعو
خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن
بارداری دوممو ۱۷ هفته متوجه شدم 😍چون پسر کوچولومو شیر میدادم پری نمیشدم ❤️رفتم سونو به هوای ۵-۶ هفته ، بهم یه موجوده کامل که داشت دست وپا می زد نشون داد، ❤️❤️یه ناخواسته ی خواستنی ❤️❤️❤️کوچولوی اولم ۱۵ اذر به دنیا اومد این یکیم دکتر ۱۶ اذر تاریخ داد 😍😍😍 اگه معجزه نیست پس چیه؟؟؟