من آلن پنج ماهه با شوهرم اختلاف دارم از فحش بگم زدنش بگم بیرون کردنش بگم اومدم خونه پدرم که راحت یه خورده زندگی کنم از وقتی من اومدم اینجام یه روز خوش نداشتم پدر و مادر دارن باهم دعوا می کنن آخه چرا من هر جا باشم جنگ ودعواست آخه چی کار کردم فقط باید ناله و زاری کنم خسته ام خودمون بکشم راحت می شم دیگه خیلی داغون نمی تونم