2777
2789
عنوان

تاپیک اون خانومی که نامزد خواهر شوهرش رو تخت خوابید بود چی شد

| مشاهده متن کامل بحث + 1253 بازدید | 66 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کاش میومد ادامه شو میگفت


ادامه اش رو گفت من دیدم رفتم دنبال کارم که الان بخونم دیدم تاپیک نیست

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر

میشه تگش کنید

ماهم کنجکاوشدیم بدونیم چیشد؟

یاس رازقی هستم.هرکودکی بااین پیام متولدمیشه که:خداهنوزازانسان ناامیدنیست😍نردبان این جهان ماومنی است/عاقبت این نردبان افتادنی است/لاجَرَم هرکس که بالاترنشست/استخوانش سخت ترخواهدشکست... 
بحث پیش اومد یعنی قهر رفت خونه باباش


امشب شوهرش امد پدر خانم اب پاکی ریخت رو دست شوهر گفت تا خونت جدا نکنی اجازه نمی دم دخترم برگرده شوهرم گفت باشه .میرم خونه خودم حالا ۳ماه وقت داره خونه رو جدا کنه تو این مدتم پدر دختر اجازه نمی ده برگرده 

من نفهمیدم چرا رفت قهر بعد تماس مادرشوهرش مگه چی شد


شوهرش پشت مادرش رو گرفت گفت گورت رو گم کن

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر
امشب شوهرش امد پدر خانم اب پاکی ریخت رو دست شوهر گفت تا خونت جدا نکنی اجازه نمی دم دخترم برگرده شوهر ...

که اینطور پس شوهر پشت خونواده خودش در اومد که کار به قهر رسید پس بنده خدا

میشه تگش کنید ماهم کنجکاوشدیم بدونیم چیشد؟


بله اگه کسی میتونه تگش کنه بیاد

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز