2777
2789

سلام عزبزای من

طولانیه اما هرکی میتونه کمکم کنه 

من 3روز رفتم خونه مادرم اینا شیراز خانواده شوهرم اصفهانی هستن 

ما 4ماهه اسباب کشی کردیم تو این خونه جدید 

دوقلو داریم 1ساله 

از وقتی هم که کرونا اومده همش تو خونه ایم و بجز خونه خانواده هامون جایی دیگه نرفتیم و مسلما کسیو دعوت نکردیم جایی هم نمیریم خونه ی والدینمون هم من که سالی 5بار میرم


 به اصرار شوهرم چندروزی شایدم 2روزی یه بار خونه ی خانوادش 

خلاصه تو این 3روزی که من نبودم شوهرم زنگ زدع به خانوادش اومدن خونمون 1شب غذا اوردن خوردن و رفتن تا اینجاش شاید بگین خب چه ایرادی داره خانوادشو دعوت کرده و حق مادر و پسری و... قبول حق باشماست دوستای عزیزم

اما شماها خودتونو بذارید جای من خانواده ای که تو رو نخواد برای مجالسشون دعوتت نمیکنه اصلا تو رو ادم حساب نمیکنن اون وقت شوهرتون درنبودتون دعوتشون کنه (بهونشم این باشه که تو خانوادمو دعوت نمیکنی من دعوتشون کردم درنبود تو) چه حسی بهتون دست میده؟ و اینم بدونین که احتمالا70 درصد پشتتون حرف بزنن و تو خونتون کنجکاوی کنن


باور کنین یکی از خواهرای شوهرم مادرشوهرش که میخواد بره خونشون از2روز قبل خونشونو برق میندازه و انواع غذا و... تهیه میکنه و تا حالا مادرشوهرش درنبودش خونشون نرفته اگرم رفته با اطلاع دادن و خبر داون رفته اونوقت من با دوتا بچه اگه خونم کثیف باشه و چیزی تو خونه بجز تخم مرغ نباشه ازم توقع دارن رفت و امد داشته باشیم و خودشون غذا بیارن و بخورن و برن 


من آدم نیستم؟ منم میخوام همه چی روال خودشو داشته باشه 

بازم که بهشون میگم میگن مادرشوهر و خواهرشوهر ما مثل ما نیستن مابا حالیم و اینجوری نيستيم که اگه خونت کثیف باشه جایی بگیم درصورتی که 2سال پیش تومسافرت شمال بحث شد بین شوهرم و خانوادش ولی کلی حرف ب من زدن و هرچی که بود و نبود رو از زندگيم رو گفتن با فحشهای ناموسی به خانواده ام


مثلا 3هفته پیش خانواده همسری شب به 2نفر از فامیلاشون گفتن بیان اش رشته درست کنن همشون بودن ولی مادرشوهرم یه زنگ نزد که تو هم بیا بعد که به شوهرم گفتم مامانت منو بی احترام میکنه جلو همه شوهرم میگه مامانم حواسش نیست یادش میره و... همش بهونه تراشی میکنه که روابط حسنه باشه



بازم هست هستین که بگم بعد نتیجه گیری کنین

ک عیبمو بهم بگید تا اگه مشکل از منه برطرفش کنم تا انقدر اذیت نشم؟ 

...

یکی mp3وااار ب من بگه

کسی که طرز فکرش با شما متفاوت است، دشمنت نیست، فقط انسان دیگریست . 🌱💚🌈 توضیح دادن نشانه ضعفه. شما هروقت سعی میکنید چیزی رو بیشتر توضیح بدید، بیشتر ضعیفید. پس قدرت در اینه که راجع به هیچ چیز، هیچ توضیحی ندید، هیچوقت.😊 دوستان:😂😂منظور مهران مدیری این نبود ک موقع تبادل نظر برای همدیگه توضیح ندین. منظورش این بود ک اگ یه راهی رو انتخاب کردی و مطمئن بودی درسته و دیگران همش میخواستن منصرفت کنن، بهشون توضیح نده.تو راه خودتو برو، اونا نتیجه رو میبینن، و میفهمن ک تو انتخاب درستی داشتی

تا اينجا حق با تو هس 


اي اميد نااميدا حسييييين😢.                                           تو رژيمم🥰وزن فعلي ٧٣/٤😫هدف اوليه٧٠😣هدف دوم٦٧🙁هدف سوم٦٤😕هدف چهارم ٦١🙂هدف پنجم٥٨☺️هدف ششم٥٥😊انشاالله تا ابان ماه بهش ميرسمممممم🥰🥰🥰😍 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اسی همین که بی خیالتن برو خداروشکر کن 😂😂

دنبال درد سری ها ول کن میخان دعوت نکنن ب دررررک 😁

بی خیال برو سفر بیا اهمیت نده .

اگه خدا بود ما این همه درد نمیکشیدیم 🫠

نه مقصرشوهرته من بچم بدنیااومده بودرفته خونه مادرم نزدیکه خونمونه .بعدحالاقبلَشم مشکل داشتیم.خلاصه خیالش راحت بودکه من نیستم به ی بهانه ای میومدخونمون چندبارمچشوگرفتم .بعدخلاصه ی دعواانداختم گفتم چیه من پامیزارم بیرون زرتی میای اینجا

من ناراحتیم از اینکه اعتمادی ب خانواده همسرم ندارم از بعدازشمال که شوهرمو به پسر فامیل مجردی که با خواهرشوهرم اومده بود فروختن و.... 

اعتماد ندارم بهشون چون هرسری با یه دختر مطلقه یا دختر مجرد دوست میشن انقدر رفت و امد میکنن تا گندش دربیاد وکات کنن من میترسم تو همین روابط دوستانشون شوهرمو با یکی از این دخترا اشنا کنن و زندگیم تباه شه البته شوهرم خیانت کار نیست اما خب شیطونه دیگه یهو گول میزنه ما هم که انسانیم

...

اسی بی خیال باش منم دقیقاتامیرم خونه مادرم چندروز،خواهرشوهرم میادبابچه هاش شب وروزخونم تازه کلی به شوهرم میگه اینجای خونتون کثیفه اونجای خونت کثیفه،ولی من که باشم نمیان منم خونشون نمیرم دیگه،برامم مهم نیست نباشم بیان خونمم تمیزنمیکنم موقع رفتن ازقصدتابسوزه

میدونین من دلم باهاشون صاف نمیشه 

من کاری ب کارشون ندارم اما همین که میگن چرا بچه هارو نمیاری ما ببینیمشون و شوهرم اصرار میکنه بریم خونه مادرش 

درصورتی که خیلی فرق میذارن بین بچه هامون 

یا اگه بچه گریه کنه بجای اینکه بدنش ب من ارومش کنم هی میگن عمه چیشد عمه چیشد ب من نمیدنش و وقتی هم میگم بدینش تا ارومش کنم با اکراه میدنش 

مثلا ی روز بچم از رو مبل که پیش عمش بود افتاد پیشونیش قرمز شد و داشت گریه ریسه ای میرفت دویدم بغلش کردم تا ساکتش کنم یهو یکی از عمه هاش دوید بچه رو گرفت گفت بده من ارومش میکنم منم اعصابم خورد شد وسایل بچه هامو برداشتم و برگشتیم خونه 

...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز