2777
2789
عنوان

کیا بچشون این اخلاقو داره

| مشاهده متن کامل بحث + 1468 بازدید | 134 پست
زیادی به بچت بکن نکن میکنی ادب زیاد یاد بچه میدی خوب نیست تو جامعه واسش بد میشه

خب چیکار کنم.بلاخره بچهباید تربیت داشته باشه یا ن.کل اتاقشو بهم بریزه باباش ک ی کلمه نمیگه جمع کن.اما من میگم بعد از بازیت جمع کن

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم  اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من تو ام یا تومنی😱منم پسرم شیش سالشه دقیقاااااا شرایط شمارو داریم  تازه وقتی باباش هست اصلا من ...

وای خیلی حس بدیه.مشکل من اینجاست ک حتی مادرمو یا عموشو هم ب بودن با من ترحیح میده

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم  اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی  

خب همینه دیگه قانون دنیا تا بوده همین بوده کسیکه محبت زیادی میکنه دلو میزنه ولی کسیکه ک دوری میکنه همیشه طرفو تشنه محبت نگه میداره ولی خب کار شما درست تره بچتونه و باید از نظر محبت براش چیزی کم نذارید

کلا همه‌ ی سیاه سفیدا خوبن؛مثل پنگوئنا،پاندا ها،برف لای موهات،چشمات......
سعی میکنم دعواش نکنم تنبیه بدنی ک اصلا نداشته.نهایتش کار اشتباهی کرده صدام یکم بالا رفته.اونم ن همیش ...

خوشبحالت که اینجوری هستی 

من خیلی پسرمو دعوا میکردم فکرمیکنم بخاطر همین دوستم نداره

زنی را میشناسم من،که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن،درون اشپزخانه،سرود عشق میخواند…نگاهش ساده و تنهاست،صدایش خسته و محزون،امیدش در ته فرداست………زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه،ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……زنی با تار تنهایی لباس تور میبافد،زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند………زنی را میشناسم من که میمیرد ز یک تحقیر ،ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر……زنی با فقر می سازد،زنی با اشک میخوابد،زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند…زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را، ز مردم میکند مخفی ،که یکباره نگویندش چه بدبختی،چه بدبختی……زنی را میشناسم من که شعرش بوی غم دارد،ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد…                                تقدیم به بانوان سرزمینم که هرکدام در پس لبخندشان،غمی پنهان دارند…به امید روزی که تمام زنان و دختران این مرز و بوم شاد و آزاد باشند😔

عزیزم الان بچه س و چون سخت گیری میکنی حتما خوشش نمیاد،بزرگ ک بشه میفهمه چقد زحمت براش کشیدی و اونموقه س ک قدرتو میدونه و عاشقانه دوست داره

خدایا شکرت بابت معجزه ای که بهمون عطا کردی خودت مراقبش باش.اگه میشه برا سلامتی نی نیم یه صلوات مهمونم کنین
واقعا راضی هستی؟من دلم میشکنه

بله. 

خوبه که باباش رو دوست داشته باشه. 

طبیعیه تربیت بچه دست شماست پس شما بکن نکن میکنی. 

تکالیفش با شماست مدام.سر وکله میزنی بنویس. 

وای تفریح و بازی اش با.باباشهِ 

وقتی با پدرشه خبری از درس و تنبیه و تشویق نیست بیشتر احساس آرامش میکنه بیشترم دوسش داره. 

عین.دختر منه

خدایا شکرت😍
نمیتونی هم سخت گیر باشی هم دوست داشتنی 

عزیزم خیلی سخت گیر نیستم باور کن.اما خب دلم میخاد با نظم بار بیاد

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم  اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی  
بله.  خوبه که باباش رو دوست داشته باشه.  طبیعیه تربیت بچه دست شماست پس شما بکن نکن میکنی ...

دقیقا همینه.با همسرم صحبت کردم ک اونم مسئولیت تربیتو یکم ب عهده بگیره ک همش با من نباشهاما بیخیاله.حتی واسه پسرم لقمه میگیره سر میز!!!!!میگم خب لوس میشه اینجوری

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم  اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی  
خب چیکار کنم.بلاخره بچهباید تربیت داشته باشه یا ن.کل اتاقشو بهم بریزه باباش ک ی کلمه نمیگه جمع کن.ام ...

شوهر من اگه بچه بخواد خودشو بندازه تو چاه هم چیزی بهش نمیگه که هیچ تازه وقتی من بچه رو از یه چیزی یا کاری منع کردم دقیقا میاد همون چیزو میده به بچه یا اجازه اونکارو بهش میده اوووووف وضع ما خیلی بدتره خواهر برو خداتو شکر کن😰

زنی را میشناسم من،که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن،درون اشپزخانه،سرود عشق میخواند…نگاهش ساده و تنهاست،صدایش خسته و محزون،امیدش در ته فرداست………زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه،ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……زنی با تار تنهایی لباس تور میبافد،زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند………زنی را میشناسم من که میمیرد ز یک تحقیر ،ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر……زنی با فقر می سازد،زنی با اشک میخوابد،زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند…زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را، ز مردم میکند مخفی ،که یکباره نگویندش چه بدبختی،چه بدبختی……زنی را میشناسم من که شعرش بوی غم دارد،ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد…                                تقدیم به بانوان سرزمینم که هرکدام در پس لبخندشان،غمی پنهان دارند…به امید روزی که تمام زنان و دختران این مرز و بوم شاد و آزاد باشند😔

شاید خیلی سخت گیری و منضبط...

بچه ها خسته میشن با این شرایط و بهشون اینجوری خوش نمیگذره.

مودب بار میان ولی ممکنه شاد نباشن.



امروز برو به پسرت بگو بیا اتاقتو بریزیم به هم؛ ایقد خوش میگذره...

ببین عاشقت اگه نشد!

عزیزم الان بچه س و چون سخت گیری میکنی حتما خوشش نمیاد،بزرگ ک بشه میفهمه چقد زحمت براش کشیدی و اونموق ...

کوچیکتر ک بود همه میگفتن پسرا مامانی میشن.اما از همون کوچیکی اصلا زیاد دوست نداشت بغل من باشه.مثلا تا عموشو میدید میرفت بغل اون.الانم ک ۸ سالشه بازم همونطوره.بعضی وقتا بقیه فکر میکنن من توی خونه چ هیولایی هستم ک پسرم ازم فراریه

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم  اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی  
وای خیلی حس بدیه.مشکل من اینجاست ک حتی مادرمو یا عموشو هم ب بودن با من ترحیح میده

پسر منم همینه😑

زنی را میشناسم من،که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن،درون اشپزخانه،سرود عشق میخواند…نگاهش ساده و تنهاست،صدایش خسته و محزون،امیدش در ته فرداست………زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه،ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……زنی با تار تنهایی لباس تور میبافد،زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند………زنی را میشناسم من که میمیرد ز یک تحقیر ،ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر……زنی با فقر می سازد،زنی با اشک میخوابد،زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند…زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را، ز مردم میکند مخفی ،که یکباره نگویندش چه بدبختی،چه بدبختی……زنی را میشناسم من که شعرش بوی غم دارد،ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد…                                تقدیم به بانوان سرزمینم که هرکدام در پس لبخندشان،غمی پنهان دارند…به امید روزی که تمام زنان و دختران این مرز و بوم شاد و آزاد باشند😔
سعی میکنم دعواش نکنم تنبیه بدنی ک اصلا نداشته.نهایتش کار اشتباهی کرده صدام یکم بالا رفته.اونم ن همیش ...

من فکر میکنم بدونم جرا.خب پدرش هر کاری بکنه هیچی بهش نمیگه.بکن نکن نداره به قول شما.ولی وقتی باشماس همش حس میکنه باید اونجور باشه که شما نیخید.

یکی یه مثالی میزد میگفت مامانا به بچه ها نماز یاد ندن چون سخت گیرن و کلی تشکیلات میارن واسه نماز.بزارید باباها یادشدن بدن.یه نهر ساده میاره و شروع می کنه.

معلومه که با باباش راحت تره چون هر کار کنه چیزی نمیگه.

ببین شوعر من وقتی خونس همه ی خریدای خونرو میکنه و گردن من هیچی نیست حتی تو کار خونه کمک میکنه.

ولی غر میزنه یا گاعی یه کوچولو بدخلقی می کنه یا خونه قاطی باشه عصبی میشه من ترجیح میدم خونه نباشه خودم همه کار کنم از امر و نهی و سرزنش متنفرم

گریه واسه امام حسین واسه من فقط وفقط برکت داره.اصلا محرم که میشه انگار رو ابرام.شب که از هیات برمیگردیم حال روحیم خییلی خوبه. نمیدونم چرا یه عده میگن گریه واسه امام حسین باعث افسردگی میشه.هرچی تو زندگیم دارم از برکت اربابه.من مدیونم به کرمت ارباب....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792