مادر شوهرم بااینکه میدونه وضع مالیمون خیلی بده هر وقت منو می بینه میگه دخترام بدبختن هیچی پول ندارنغذا درست میکنم بیا اینجا بچه هاشونو سیر کنن تا مباد بخاد بهما کمک کنه البتهدختر هاش همه چیز دارن و از خوشی جفتک به تاق میزنن پول شوهرمو بالا کشیده و ما رو رها کردن منم هر روز نفرینش میکنم منتظرم غم شونو ببینم