هیچی شش ماهه باردارم... از اول ازدواجمون باردار شدم الان شش ماهمه خب شش ماهه خونمون همین شکله مامانم چند بار گفتن شکل خونه رو عوض کنیم محکم گفتم نه چون نه جسمشو داشتم بعدم دوس داشتم خودمم نظر بدمو بتونم فعالیت کنم امشب خانواده همسرم بعد کلی مدت اومدن پیشمون مادر همسرم گفتن میخواین عوض کنیم شکلشو خیلی وقته اینجوریه و اینا... خلاصه چن بار محترمانه گفتم باشه بعدا ان شا الله فارغ بشم رسیدم انجام میدم.... گفتم باشه بعدا لطفا
مادر همسرم اصرار به اصرار که بیا تغییر بدیم هر چی گفتم الان نه کار خودشونو کردن... خیلی اعصابم خورده الان چرا حرفمو گوش ندادن گفتن اگر بدت اومد برش می گردونیم شکل قبل از این ناراحتم چرا حرفمو گوش ندادن... هر چی گفتم بابا تلویزیونم آنتنش خراب میشه گوش ندادن یکمی ددلخورم میدونم از رو محبته اما... دلم خیلی ناراحته دلمم براي مامانم میسوزه بهش محکم گفتم نه... از اون طرف چرا احترام قائل نشدن برای حرفم