امروز باهم قرار داشتیم
تا وقتی ک رسوندم خونه اصلا خبر نداشتم میخواد بره ی شهرستان پیش دوستش ساعت ۱۰ شبه هابعد بهش گفتم میری اونجا چیکار گفت میرم سر میزنم با لحن بدی بهم گفت و چشم غره رفت ک چرا پرسیدم
اون شهر هم ی ساعت فاصله داره
ی هفته پیشم ی هفته شمال موند
قبل ترشم سفر بود
اولاش برام مهم نبود اما این دفعه میخواد اصلا باهاش حرف نزنم قهر کنم