شروع کردن خوندن. واقعآ امیدی نداشتم. خصوصآ اینکه نباید هیچ گناهی هم مرتکب میشدی ک چله باطل میشد. چن بار هی پیش میومد غیبتی و.. و خلاصه این به بعد رو من چندبار هی از اول شروع میکردم خوندن..
همین اربعین برای چندمین بار عزمم رو جزم کردم ک شروع کنم از اول بخونم😢
خیلی دلم شکسته بود. چندسال بود دعا میکردم.😔
گریه ام گرفت و گفتم یا امام حسین اگر میخوای حاجتمو بدی همین یکشنبه (فردا😔) درست شه.. من نمیتونم تا آخر چله صبر کنم.
امروز صبح ساعت 10بهم زنگ زدن و گفتن کارم درست شده. یه چیزی خیلیییی بهتر از چیزی ک. مد نظرم بود. من دنبال کار شرکتی و قراردادی بودم. استخدام رسمی ام درست شد😔
ومن فردا میرم ثبت نام. جز محالات بود این قضیه. هیچ. جوری ممکن نبود