خانواده نامزدم(عقدیم)باغ دارن کارگر گرفتن منم میرم کمکشون کارگرا دخترن بیشترشون بعدش شوهرم خیلی باهاشون صحبت میکنه و میگه میخنده من بهش تذکر دادم دوبار هرچی حرف بود بهم زد منم دخترم دل دارم بااونا حرف میزنه میخنده منو محل نمیزاره برادر شوهرم خیلی ب زنش محبت ولی شوهرمن ن دلم خیلی گرفته😭😭😭پنج شبه کنارشم حتی بهم نمیگه شب بخیر یا اصن بگیر بکپ😭😭😭😭دلم لک زده ی لحظه بغلم کنه😭😭😭😭