دیشب من از سوتی های دوستان کلی خندیدم مجبور شدم برم تو هال بشینم شوهرم بیدار شد
دیشبم گفتم ولی چون برای خودم خیلی خنده دار بود براتون میگم دوباره
یه بار خونه مادرشوهرم همه جمع بودیم با خواهرشوهرا وشوهراشون مادر شوهرم بایه جدیتی گفت فلانی کاندومش پاره شده.....😂😂😂😂😂😂😂منظورش تاندون بود
خودتون جمعیت رو تصور کنید 😂😂😂😂😂
هنوز زندس؟😂😂
تاپیک اخرم ختم صلوات (نفری ۷۲تا)به نیت شهدای کربلا مخصوصا علی اصغر(ع) و حاجت روایی همگی دوستان
دوست داشتین شرکت کنین التماس دعا
وااااای😂😂😂من چی بگم یه بارخونه مادرشوهرم بودیم همه بودن من اومدم سرسفره بگم دوغ گازدار گفتم دوغ گوزدار واااااااای ازخجالت مردم
من بچم دنیا اومد واکسن بدو تولدو روزه بعدش بهش زدن خب ... روز 5م رفتیم مرکز بهداشت واسه آز کفه پاش از پرسی واکسن اولیشو کی زدی منم گفتم واکسن بدو ورودشو روز دوم زدم دوسه بار دیگه هم پیش اومد می گفتم بدو ورود آخرسر مراقبم قش کرد از خنده گفت دخترجان بدو تولده نه ورود از خنده و خجالت داشتم منفجرمیشدم همه داشتن همزمان میخندیدن به ورود بچه من
دوست من یه بار تو خوابگاه رفته بود سالن درس بخونه کلا دونفر بودن خودش تعریف کرد برامون گفت یهو یه صدایی ازم دراومد طرف مقابلم یهو شوکه شد منو نگاه کرد منم اونو نگاه کردم خودمو زدم به درس خوندن بعدم سریع بساطم و جمع کردم وزدم به چاک😂😂😂😂😂😂😂😂😂
خدامیدونه چققدر ما اون شب بهش خندیدیم
یاد اون دوران خوش بخیر
یه بارحامله بودم رفتم خونه مادرشوهرم روزبودمادرشوهرم رفته بودجلسه شوهرمم رفت ماشینشوپارک کنه بیادبعدمن دیدم کسی نیس توخونه همینجورلباسامودرمیاوردم احساس کردم دلم خیلی تیرمیکشه گلاب ب روتون بادمعدموخالی کردم باصداااااابعدیهورفتم توآشپزخونه دیدم پدرشوهرم نشسته کف آشپزخونه داری چای میخوره واااااای همون دیقه میخواستم زمین دهن واکنه من برم توش اصلا نگم برات چ حالی داشتم کم مونده بودبچم دنیابیاد😂😂😂
