تو تاپیکای قبلیم هست
الانم خلاصه میگم
من با این آقا تو تلگرام آشنا شدم
من یه نویسنده ام و برای اینکه همزاد پنداری کنم خودمو جای نقش اول قصه ام گذاشتم و این شد که باهم حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم
من کارم که با ایشون تموم شد گفتم که اون شخص خیالی بود و من اینم
حرف زدنامون ادامه پیدا کرد
بارها مستقیم و غیر مستقیم بهم پیشنهاد رل داد
چند روز پیش گفت اینجور من دارمت و ندارمت پس باهام رل بزن
گفتم من آدمش نیستم و نمیتونم
گفت پس برو اینجوری هر دوتامون داریم اذیت میشیم
امروز صبح پیام داد
شات پیاما رو میزارم
فقط حوصله کنین
عکسا لود شه😊