آقا مادرشوهرم انقدر برای جاریم ارزش قایله در حالی که اون کوچکترین توجهی به اون نمیکنه ... هر موضوعی پیش بیاد میگه زنگ بزنید تبریک بگید ... زنگ بزنید احوال بپرسید ... برید خدمتش .. الکی گندش میکنه ... ما تا حالا همه این کارارو کردیم ولی دریغ از ذره ای احترام از طرف خودشون و جاریم ... دیشب زنگ زده میگه سرما خورده زنگ بزنید حالشو بپرسید حتما ... شما بودید چجوری برخورد میکردید تا هم مودبانه باشه .. هم یه جوری بگم که اگه بنابر این احوال پرسیست چرا یه دفعه از طرف اونا برای ما نیست ...
ببین من ۲۳ سالمه یه بچه دارم وضع مالیم خوب نیست شیرخشک و اجاره خونه و .....
میتونم خواهش کنم به هر کی که میشناسی بگی من ختم قرآن ختم انعام ختم صلوات و نماز و روزه قضا میخونم با نصف قیمت
نه زنگ میزدم نه چیزی،راه خودمو میرفتمم
جاریت شغلش چیه؟تو شغلت چیه؟
من بودم زنگ میزدم من باجاریم خوبم
میگفتم باش هروقت ب رحمت الهیی برفت زنگ میزم حالشو میگیرم
ببینم عزیزم اندفعه به مادرشوهرت بگو منتظر زنگ فلانی جان هستم اخه چندباری زنگ زدم احوالشونو پرسیدم حالا منتظر ایشونم و اصلا هم دیگ تا زنگت نزده زنگش نزنی کیه مگههه
رو چ حسابی این حرفو میزنه ؟؟مگه حاکم بزرگه ک همه باید زنگ بزنن ؟؟بعدشم سرماخوردگی دیگه زنگ زدن میخاد چیکار
سرما خورده دیگه احوالپرسی نمیخواد که بیخیال بابا
بگو مادرجون احترام بی جا و زیادی بی احترامی میاره ..من اندازه احترامی ک می‌ذاره بهش احترام میگذارم شما نگران نباش
بی توجهی توجه میاره فک کتم خیلی خودتونو تو دست و پا انداختین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
