11 ساله دارم مادرم تحمل میکنم چون شرایط بابامم اصلا خوب نبود پیش مادرم موندیم و خودمون پول نداشتیم خونه بگیریم و داداشای مامانم خونه گرفتن و روزی نبود که ما با چشم گریه نخوابیدم و مدام تو سری خوردیم تا جایی که سکوتو شکستیم و گفتیم بسه دیگه و از اون روز دیگه کسی چیزی بهمون نگفت ولی معلومه که از سر احترام نیس و فقط از سر ترس هس، الان مامانم صاحب خونه شده البته هنوز نرفتیم توش و روزی نیس که منت نذاره و تهدید نکنه همشم مچاله شده یه گوشه میبینمش حالم بد میشه، غذا درست نمیکنه، فحش میده، داد میزنه، تحقیر میکنه، غذا از گلوم نرفته پایین میگه پاشو ظرفاشو بشور، خلاصه خیلییییی اتفاقای زجرآور دیگه هم افتاد که نمیتونم بگم، بابام بلافاصله بعد از جدایی ازدواج کرد و اونم خیلی اخلاقای بد داره و ما گفتیم میخوایم بیایم با تو زندگی کنیم خونه بگیر ولی پول نداره اصلا که جایی رو بگیره و من اصلااا از زن بابامم خوشم نمیاد بابامم نمیتونم تحمل کنم ولی بیشتر وقتا خونه نیس و از این نظر خوبه. چیکار کنم؟ نمیتونم دیگه تحمل کنم 11 سال تحمل کردم و شکنجه شدم یعنی بسم نیس؟؟به خدا اگه خواستگار بود میرفتم ولی حتی یه آدمم نیس😢😢