2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من ۴۰ روزه باردار بودم و متاسفانه مادر بزرگم فوت کردن و میاد تو خوابم کلی اذیتم میکنه حسم میگه چون رفتم تشیع و اینا...

ی فامیلی هم دارم ک رفتن جنازه رو دیدن و نمیدونستن باردارن بعد  هفته ی مادر بزرگم متاسفانه سقط کردن! 

من ک اعتقاد دارم چون اینطور جن و ارواح راحتتر میتونن اذیتت کنن

میشه برای سلامتی تو دلیم یه صلوات بفرستی؟ ❤😍

منم شنیدم

قبلا جوونا تشیع جنازه و سرخاک نمیرفتن ولی الان زمونه جوری شده که نری نمیشه..

به حکیمی گفتم روی انگشترم چه بنویسم که هم وقتی شادم هم وقتی غمگین به ان بنگرم؛گفت بنویس میگذرد
بلع میگن  بعدا بچرو جن اذیت میکنه تا اونجا ک من میدونم


یا خدا بی خیال بابا 


تو قبرستون سر خاک!!!! جن چیکار میکنه!؟


اتفاقا من میرم قبرستان یه حس آرامش و عذاب وجدان بخاطر گناهام بهم دست میده !!!!


از این لحاظ شاید بگن که زن حامله بترسه ،،،بعد رو بچه تاثیر بزاره وگرنه ایرادی نداره و من چیزی نشنیدم

بخاطر ترس خود فرد میگن اونم زمان تشییع جنازه.

ذهنتو با خرافات مسموم نکن

بچه هامون ، بزودی میرن ! اونا مهمون ما هستن !بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام  و روزی از خانه ام  می رود.روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا می شود...به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا این که فرزندم به خوبی از من یاد کند؟کدام مهمتر است؟ خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟چون دانستم که او مهمان خانه من است. این باعث شد اولویتم را تغییر دهم!بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست.... شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم. از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد. اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.چون می دانم....او مهمان زودگذر خانه من است.                کودک عزیزم ! امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.😍                                                                       

وااااای خوب شد گفتین منکه4ماهه سرخاک بابام نرفتم خیلی دلم گرفته اتفاقا میخواستیم الان بریم ینی نرم؟؟😥

بلاخره گل پسرم بدنیااومد خداروشکر تیکرگذاشتم به وقت یکسالگی گل پسرنازم آقاشایان😍😍

من فکر میکنم همه الکیه این حرفا من پنج ماهه باردار بودم رفتم تشییع جنازه عموم خدا رو شکر مشکلی هم پیش نیومد البته من تا در مسجد رفتم نمازش خوندم دیگه داخل قبرستون نرفتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792