چقد من بیچاره بودم هیچی بلد نبودم برا عروسیم
وقتی میخواستیم رابطه برقرار کنیم از درد بالشت رو گاز میگرفتم با چه بدبختی تونستیم نزدیکی کنیم
ن من چیزی بلد بودم نه شوهرم هیچ کس هم چیزی بهم نگفته بود تا یک ماه اول هربار میخواستیم نزدیکی کنیم همسایه ها صدامو میشنیدن
بارها اقدام کردیم برا نزدیکی تو اون یک ماه ولی فقط دوبار دخول داشتیم
دیگه دیدم فایده نداره به شوهرم گفتم یعنی همه همینطورن؟؟؟
گفت من نمیدونم گفتم بذار برم دکتر ببینم چی بهم میگه؟؟؟رفتم برام ژل نوشت ۲۰ هزارتومن
اینقد ناراحت شدم گفتم اگه بلد بودیم یجوری نزدیکی میکردیم که دخترونگیم رو با لذت ازبین ببره نه با درد
هروقت بهش فکر میکنم خیلی ناراحت میشم
بعدشم ار لیدوکائیت فقط ب عنوان تاخیری استفاده میکنیم نه مسکن
چون واقعا برا ازبین بردن درد الان دیگه مشکلی ندارم
اول که یکم بدنم راحتتر شده و دوم اینکه اینقد معاشقه میکنیم که عضلاتم شل میشن
بدون ژل هیچ دردی ندارم خداروشکر