وای بچه ها خسته شدم به خدا شوهرم امروز صبح رسید قرار بود اون تو اتاق خواب باشه من پذیرای ولی زد زیر همه چی گفت با بچه نمیشه شمام میگیرین حالا منو فرستاده. پایین بمونم دوهفته خونه مادر شوهرم به خدا از صبح خسته شدم هی دستور میدن به شوهرت اینو بپز بده بخوره اون چایی رو دم کن میوه ببر بزار پله بچه ها شما خودتون درک میکنین ادم تو خونه خودش راحت تره از صبح فقط کار کردم نه میتونم دراز بکشم نه بخوابم هیچ جوره شوهرمراضی نمیشه برم خونم