دیشب خانواده همسرم مثلا اومدن خونمون که صحبت کنیم کی بریم خونه خودمون. اون بنده خدا ها اول میگفتن تا عید صبر کنیم شاید فرجی بشه نشدهم ی جشن خانوادگی بگیریم بریم سر خونه زندگیمون. بعد خانواده منکه فشار از طرف اونا بود که سریع تر برین گارد گرفتن که نه نرن کرونا نمیره مامیخاییم همه فامیل دعوت کنیم اگه ی نفر از خانواده بگیره کی میخاد جواب بده؟باز میگن برن خونه خودشون کرونا رفت عروسی بگیرن😐 شوهر مامانم میگه من امشبم نمیخواستم بیام و بایدامضا بدن و هزارتا چرتو پرت درصورتی که خیلی هم رعایت نمیکنن ظهرش دورهمی داشتن 60 یا 70نفر خانم تو حلق هم بودن من ترسیدم نرفتم. البته منم این جور عروسی دوس ندارم ولی دیگ افسردگی گرفتم. از این طرفم باهردوتامون فشار میارن که برین سرخونه زندگیتون. مامانمم چند ماه میشه ازدواج کرده و شوهر حال بهم زنی هم داره و من طبقه بالای خونه پدرمامانم تنها زندگی میکنم و میونه خوبی با مامان بزرگم ندارم حال روحی خیلی خرابه. شوهرم خیلی خوبه ازش خجالت میکشم اینارو که میبینم مخصوصا که جهیزیه داغونم دارن بهم میدن😔😭😭😭😭😔😔هرچی هم تلاش میکنم کاری که مناسب شرایطم باشه پیدا نمیشه.
خیلییییییی داغون و ناراحتم کسیم ندارم باهاش دردو دل کنم