دور هم بخنديم يكم
ببينيم خاطره كي از همه باحال تره
عموم تعریف میکرد بچه که بود یه وزغ گنده گرفته بود تلمبه کرده بود تو دهنش بادش کرده بود
سوم راهنمایی که بودیم دبیر زبانمون ازمون یه امتحان سخت گرفت غیر از چن نفر همه نمره بد گرفتن حمل بر خودستایی نشه ولی نمره بالا رو من گرفتم😁😁
دبیرمون داشت گله میکرد که این چه جور کلاسیه؟ چه وضع درس خوندنه؟ من تا آخر سال شما رو آدم نکنم اسم خودمو عوض میکنم منم که کلی خر کیف بودم از نمره ام سریع جوابش دادم خانم اجازه چی میذارین؟
کل کلاس رفت هوا 😂 دبیرمون هم چپ چپ نگام کرد گفت میذارم جنابعالی بعد به من اشاره کرد
منم دیدم اوضاع طوفانیه دیگه جوابشو ندادم وگرنه میگفتم خانم اتفاقا خیلی بهتون میاد😁😁
داداش من یه بار میره روستا با دوستش مرغ یکی از آشناهاشون رو میدزدن سرشو میبرن و کباب میکنن آخر سر به صاحبش میگن کار اونا بوده 😖
عموم تعریف میکرد تو زمین کشاورزی یه نفر داشتن بازی میکردن.تو دهات بودن.یکی از همسایه ها یه هندونه خیلی بزرگ گرفته بود داشت میومد.بیچاره زن بود توپان نداشت هندونه رو گذاشت همونجا کنار زمین رفت یه فرغونی چیزی پیدا کنه با اون ببره.عموم و دوستانش رفتن هندونه رو قل دادن تا لب رودخونه.میگفت خیلی بزرگ بود .اونجا هندونه رو شکوندن و خوردن.پوستش هم خالی کردن انداختن تو رودخونه یکی از بچه کوچولوها که ریزه میزه بود هم رفت توش نشست.قایق سواری کرد اون تو
بعد از ظهر صاحب اون هندونه اومد دم خونه مادربزرگم به عموم گفت دوتا تخم مرغ بهت میدم این هندونه منو پیدا کن.عموم گفت حاج خانوم ما هندونه رو خوردیم پوستش هم به آب دادیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز