سلام دوستان. ما با اختلاف طبقاتی زیادی ازدواج کردیم. خانواده من خیلی از هر نظر بالاتر هستن. پدر من سرمایه زیادی به شوهرم داد تا کار کنه اما بخاطر گرونا . قیمت دلار کار دچار رکود شد و خوابید. خانوادم خیلی نجیبن.و اصلا به رومون نیاوردن اما امروز پدرم درباره تکلیف پولها و کار پرسید و من از خجالت آب شدم. شوهرم پسر خوبیه اما اینجور وقتها که خجالتم میده ازش بدم میاد همچنین خانوادش...
البته اون مقصر نبوده این وسط اما اینکه چرا پدر من باید پیشقدم بشه برا سروسامون گرفتن زندگیمون بجای خانواده اون و این بدشانسی در کار خیلی شرمندم میکنه
کسی مثل من بوده؟