سلام عزیزان خوبید ....من شاگرد خصوصی دارم دوتا بعد یکیشون امروز مامانش اومد نشست بعد من تو خونم هیچ وسیله ای ندارم فقط دوتا فرش یه میز تلویزیون یه تلویزیون بابام ده سال پیش کلی جهاز داد بهم ولی الان دیگه کهنه شدن بوفه مبل تخت وقتی میخواستیم مستقل شم فروختم چون خونمون پنجاه متر بود بعدشم که اومدم این خونه جدیده هفتاد متره دیگه هیچی نخریدم تمام دیوارا خالی فامیلای شوهرم میگن خونت مسجده الان که مامان شاگردم اومد نشست احساس خجالت کردم احساسم بیخوده نه
بله بيخوده
بله بیخوده
خجالت چرا عزیزم
اره دگ ب مامان شاگردت ربطی نداره خدایی
شما دور از تجملات هستید این که خوبه
اشکال نداره سخت نگیر وسایل خونه واسه دلخوشی خودته دلت خواست هرموقع میتونی بخری
عزیزم خجالت از چی ،شما وقتی هیچی نداشته باشی ولی دلی پر از مهر ومحبت نسبت به دیگران داشته باشی مطمئن باش جای اونارو پر میکنه واصلا به چشم نمیان که داری یانه
خب گلم خودت کاغذ رنگی بخر باهاشون پروانه و چیزای خوشگل درست کن دیوار خونه با روح میشه
من با گل های ماشین عروسمون ۳تا قلب کوچیک متوسط بزرگ درست کردم
با کاغذ رنگی ی پروانه بزرگ و کلی پروانه کوچیک درست کردم
منم تازه عروسم و وسیله تزیینی زیادی نداشتم و گفتم ب مرور زمان میخرم
احساست بیخوده
اونی هم که میگه مسجد بهش بگو خونه شما هم نمایشگاهه
والا
مرسی بچه ها یکم آروم شدم ممنون ازتون خدا خیرتون بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
