۲شب پیش خونه پدرشوهرم بودیم، شوهرم بود سرکار.همینطوری که داشتیم صحبت میکردیم پدرشوهرم گفته که واسه ی شوهرم قبلا رفتن خاستگاری چون خیلی اصرار میکرده . و رفتن گروه خون و..... همه ی کاراشون انجام شده ولی خانواده ها باهم دعوا افتادن و همچی بهم خورده،
من الان بعد ۴ سال متوجه شدم . (عقد کرده ایم)
خیلیییی ناراحت شدم و الان ۲ روزه باهاش قهرم و جواب زنگشم نمیدم.
بگید چیکار کنم دارم دیوونه میشم
اخه چرا از من مخفی کرد ؟ همیشه هم بهش میگفتم برا کی خاستگاری رفتی یا میخواستیش همش قسم میخورد که هیچکی و...