استرس زیاد من سه روز قبل عروسی دل پیچه گل به پروتون اسهال شدید استفراغ شدم رفتم دکتر یه سوزن زد بهم یه روز کامل خواب بودم هیچ کی سراغ مو نگرفته بود به خواهرم گفتم تو نباید بیای منو صدا بزنی شاید مرده بودم😅ولی بیچاره شوهرم همون شب عروسی این طوری شد رفت دکتر وقتی اومد دکتر احمق بهش آمپول زده بود کامل خواب حتی تو فیلم هم هست من دارم کادوهامو میگیرم اون حواله 😥بعدم خواستیم بریم خونمون نتونست بشینه پشت ماشین داد شش نشست😔🙁