جاری من واسه خواهرم دعا گرفت بختشو بست مریضش کرد،یه دختره دیگه رو با دعا بی آبرو کرد،و چند مورد دیگه..
اما سالهای درازی هست که داره خوب و خوش زندگیشو میکنه،نه مریضی،نه حادثه ای،نه بی پولی،و نه هیییییچ چیز بدی تو زندگیش نیس،برام عجیبه واقعأ.
چهل روز سوره بقره بخون به نیت ابطال و یکی از دوستام همینکارو کرده بود و از خدا خواسته بود اون کسی که جادوشون میکرد تو اتیش همین دنیا بسوزه که بطور ناگهانی ای زن عموش که اهل دعا و طلسم برای اینا بوده اتیش میگیره
اینکه فکر کنیم که کسی دعامون کرد و کارمون تمومه یعنی کفر یعنی نادیده گرفتن اینکه همه چی در ید قدرت الهیه هر کسی سرنوشتی داره و شاید خواست خداست که اتفاقی بداش بیفته و تقدیرش اونه من ادمایی رو دیدم که هر اتفاق بدی تو زندگی رو تقصیر دعا گرفتن اطرافیان میدونن پدر من سرطان داده خواهرم بچه دار نمیشه و خیلی مشکلات دیگه ولی اعتقاد دارم که باید فقط به ریسمان خدا چنگ زد و هیچوقت نگفتم شاید دعاییمون کردن
کسی نگفت فکر کنیم دعامون کردن یا کارمون تمومه اشتباه برداشت کردی عزیزم
داریم برای کسایی میگیم که میرن دنبال این چیزا برو اتاق دعانویسا رو ببین طرف اومده برا پسرش دعا بگیره که فلان دختر از چشمش بیفته کفر هم نیست چون خدا تو سوره بقره خودش گفته همچین داستانی هست حالا برمیگرده به ایمان من و تو که از خودش راه نجات بخوایم یا بریم دنبال دعانویس
عمه من واسه یه دختر عمم دعا گرفته بود زندگیشو نابود کرده بیچاره دختر عمم سر یه هفته نشد با شوهرش مشکل پیدا کرد اونم آدمی که همه تعریفشو کرده بودن اصلا روانی شده بود شوهرش میگفت کتکم میزد وسایلای خونه رو کلا میزد میشکوند بهم بدبین شده بود ۸ ماه بیشتر دوام نیاورد که این ۸ ماه هم بیشترش خونه مادرش بود ۸ ۹ سال طول کشید تا طلاقشو گرفت
حالا چرا عمم اینکارو کرده بود ؟ چون یکی از فامیلای شوهرشو آورده بود براش اینام ندادن عمه هم فک کنم کلی پول از پسره کشیده بود بالا نمیتونست پس بده یا هر چیز دیگه
دقیقا وقتی دختر عمم تازه برگشته بود خونه مادرش عمم مریض شد سرطان سینه گرفت ۷ ۸ سال زجر کشید تا فوت شد قبل از فوتش یه عمه دیگه م رو خواسته بود و بهش گفته بود من رفتم پیش فلان دعانویس زندگی فلانی رو خراب کردم بزار وقتی مردم بهشون بگو برن پیشش بختشو باز کنن
و بهدش رفته بودن پسش همون باز کردن بختشو و چن وقت بعدش ازدواج کرد
