2777
2789
عنوان

من چیکار کنم

86 بازدید | 5 پست

من و همسرم باهم دوست بودیم من چون کارمندبوذم خیلی زبون داشتم بی نهایت طرف قشنگ میشستم و پهن میکردم پنج. سال ازدواج کردم و نتیجه اس دوتا بچه شد الان چهار سال شبیه پخمه ها شدم زبون ندارم جواب بدم شوهرم همش تحقیرم میکنه فحش میده تهدید به طلاق میکنه هرکاری بگی میکنه شبیه کلفتا و پرستار بچه باهم برخورد میکنه  واقعا از دستش خسته شدم ی زن عصبی و افسرده ام نمیدونم چیکار کنم دلم میخواد طلاق بگیرم اما دوتا بچه دارم دلم براشون میسوزه زندگیم با این مرد و این اخلاق سخته شما بگید چیکار کنمم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اخه اوناییکه دوست بودن دیگه چجوری میشه که به شناخت خوبی نرسیدن از هم و بعد توی متاهلی این مشکلاتو دا ...

تا باطرف زیر ی سقف نری نمیشناسیش من ازدواج کردنی گفتم خوبه این حتی به اروغم حساسه بینهایت مودب بود طرف خانواده من از خانواده خودش بد میگفت همیشه گشنه اش بود الان ی جور رفتار میکنه انگار همیشه بریون غاز میخوردن 

اون زن قوی و شاد و سرزنده کجا رفت یهو؟

خودتو تغییر بده و عوض شو

لباسای رنگی رنگی بپوش رحیتو شاد کن، اصلا سمت رنگای تیره نرو که افسرده ترت میکنه

به اینم فکر نکن که افسرده ای

تو میتونی

تو همون زن شادی هستی که این مرد عاشقت شده و عشقتون به ثمر نشسته

کلی رو خودت کار کن

اگهههه تغییر نکرد (که صد در صد میکنه) اونوقت به فکر طلاق بیوفت

چون زندگی بچه هاتو نجات میدی،تو فکر کن اونا بزرگ بشن و ببینن باباشون داره مادرشونو تحقیر میکنه، چه آینده ای دارن؟

این صحنه ها رو نبینن با آرامش زندگی کنن اما با کمبود پدر بهتره یا بچه هایی عصبی و خدایی ناکرده خلافکار و بیکار بشن در آینده؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792