2777
2789
میشه توصیح بدین

خیلیها تجربه نزدیک به مرگ داشتن که توی بیمارستان قلبشون چندثانیه ایست کرد ویاتوکمابودن.چندثانیه که اینور قلب ایست میکنه مساوی باچندین سال زندگی توی اون دنیاست.بعد دستگاه شوک زدن طرف برگشت این دنیا یا مثلا ازکمادراومد.کاملا ازاون دنیامیگه که چه خبره.بعد جالب اینجاست که همشون چیزهای شبیه هم رودیدن.فکرکن یکی که مثلا آمریکازندگی میکنه وکسی که ایران زندگی میکنه هردو چیزای شبیه به هم یانزدیک به هم رودیدن وتعریف کردن.

برو ویسای آنسوی مرگ رو گوش کن .من گوش کردم کلا دنیام عوض شد

من و موناتهرانی باهم تو یه بشقاب 
خیلیها تجربه نزدیک به مرگ داشتن که توی بیمارستان قلبشون چندثانیه ایست کرد ویاتوکمابودن.چندثانیه که ا ...

من کاملا ایمان و اعتقاد دارم به هر دو جهان هستی کسی که منکرش بشه کافر هست من خودم از نزدیک با یک شخصی که از اون دنیا برگشته بود و در یک تصادف وحشتناک گفتن تموم کرده حتی برده بودنش سردخانه موقع دفنش بیدار شده بود همه رو باهامون صحبت کرده بود یک ادم فوقالعاده مهربون بود خدا نگهدارش باشه

بعضیا خودشونو چنان میگیرن فکر میکنن چخبره خواهر من چاه دسشویی ما هم گاهی وقتا میگیره 😐گفتم بدونی 🤚😐

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وای برات تعریف کرده ترسناکه بنظرم .

نه ترسناک نبود خیلی هیجان داشت من تنها نبودم خانواده پدرمم بودن دوست پدرم بود بعد از سالها پدرم رو اتفاقی میبینه و ما رو دعوت میکنه خونشون خیلی خانواده باشخصیت و مهربونی بودن چیزایی که تعریف میکرد اشکو تو چشایی همه حتی خانواده خودش جمع کرد

بعضیا خودشونو چنان میگیرن فکر میکنن چخبره خواهر من چاه دسشویی ما هم گاهی وقتا میگیره 😐گفتم بدونی 🤚😐

دوست همسرم مشکل قلبی داشته وخیلللللیم پدرپولداروسرشناسی داره....پیوندقلب میخواستن انجام بدن میگفت پیوند انجام دادن وتموم شد تواتاق عمل ایست قلب کردم ویکهو روحم کشیده شد بیرون ورفتم تو یه بیابونی که همون هرما مثل مثلثه درفاصله چندمتری ازم فاصله داشت میگفت یه پنجره تواتاق عمل روبروم واشدوحرکت وکتراوپرستارا میدیم بهم شک واردکردن گفتن تموم کرد برنمیگرده.گفت اون دکتری که بالاسرم بوددوست پدرم بودگفت نه ولتاژببرید بالا چندین بار زدن یکهوبرگشتم توقالب جسمم..میگه بعدش که برا پرستارا تعریف کردم چی شده وشمااین حرفامیردین واین کارا انجام میدادین به گریه افتاده بودن

خدایا به امید خودت نه بنده های بی خودت.   
واسمون تعریف کن عزیزم


داستانش طولانی خانمی خلاصشو میگم اقاهه ساعت فروش بوده خونشونه شیراز از تهران داشته بر میگشته تو راه همه خواب بودن یهو اتوبوس یک تصادف وحشتناک میکنه که معلوم نیس چند نفرشون به رحمت خدا میره این اقا رو امبولانس که میره به خانوادش اطلاع میدن که به رحمت خدا رفته این اقا رو میبرن غسلش میکنن دو رو روز یا سه روز تو سرد خانه بود خودش همه چیوی زاده داشته میدیده هر چی اتفاق میوفتاده رو تو این فاصله دخترش رو در ظاهر و سن سال حضرت رقیه میدیده که دستشو گرفته بوده تو یه سبزه زار بعد اون دختر یه لیوان شربت خنک بهش میده میگه باید بخوری وقتی این اقا اون شربت رو میخوره میبینخ صدای لا اله الله میاد و صدای شیون گریه یهو با صدای اروم میخاد بگه من زندم وقتی تابوت رو مزارن زمین یهو دخترشو صدا میزنه چشاشو باز میکنه همه به وحشت میوفتن خانوادش غش میکنه ومیانـرم لباس تنش میدن میبرنش خونه این قصیه رو برا همه تعریف میکنه 

خانما من خییییییلی خلاصه گفتم اگه از زبون خودش بشنوین گریتون میگیره 

راستی اون دخترش رووخیییییییلی بیشتر از همه دختراش دوست داشت عکسشو قاب کرده بود و روزی صد بار میبوسیدش دخترشم کوچیک بود

بعضیا خودشونو چنان میگیرن فکر میکنن چخبره خواهر من چاه دسشویی ما هم گاهی وقتا میگیره 😐گفتم بدونی 🤚😐
داستانش طولانی خانمی خلاصشو میگم اقاهه ساعت فروش بوده خونشونه شیراز از تهران داشته بر میگشته تو راه ...

دخترش زنده بوده؟؟حالاخوب یخ نزده توسردخونه

خدایا به امید خودت نه بنده های بی خودت.   
دخترش زنده بوده؟؟حالاخوب یخ نزده توسردخونه

بله دخترش زنده بوده من نمبدونم دمای سرد خونه چقدر منجمد مبکنه با خیر من چیزایی که شنیدم رو گفتم 

بعضیا خودشونو چنان میگیرن فکر میکنن چخبره خواهر من چاه دسشویی ما هم گاهی وقتا میگیره 😐گفتم بدونی 🤚😐
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بحرفیم

shadi0023 | 22 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز