اگه خونوادم بفهمن یک ثانیه هم اجازه نمیدن تو این خونه بمونم..ولی من همش ملاحظه میکنم میگم ذهنیتشون به شوهرم خراب نشه احترامش کم نشه.بلکه درست شد و الکی زندگیمو خراب نکنم ...ولی دیگه موندم توی این زندگی.
شوهر منم خیلی جوشیه خیلی ☹
دقیقا مثل منی فکر کنم همه مردا همینن بعضیها ک میبینم با زنشون میگن میخندن ن ک حسودی کنم اما خودمو فحش میدم ک چرا اینو انتخاب کردم
اسی منم تقریبا مث شوهرتم البته الکی غر نمیزنم ولی اگه چیزی خلاف میلم باشه غرغر میکنم.شوهر بدبختمم شاد وشنگول وخنده رویه همیشه میرنم تو ذوقش😐
وای دوران دوستی ونامزدی منی بخداخسته میشه ادم میبره فقط دلش تنهایی خودشو میخادولی اجازه همون روهم نمیده عزیزم سعی کن اصلن بش اهمیت نده هرکاری دوست داره بکنه خودش خسته میشه درکت میکنم کاملا
ببین من عین تو خوهان ارامش سکوت بودم خیلی ادم منطقی خودمو باهرشرایطی وفق میدادم اما شوهرم بی حوصله کم تاقت براهمین غرمیزد ایراد میگرفت اون لحظه ک عصبانیه چیزی نگو وقتی ارومه از کاراش ایراد بگیر نق بزن عین خودش بعد ک اعتراض کرد بگو دیدی چقد بده میخوام عین خودت باشم وقتی بفهمن چقدر ازاردهندس ترکش میکنن
عزیزم اشتباه شما همون آبروداریه، خیلی ببخشیدا ولی اینجور مردا یابوبرشون میداره اینجوری، چهاربار که آبروشو ببری دستش میاد
اینجوری میدونه شما هیچ جوره به کسی شکایت نمیکنی هر کار دلش میخواد میکنه
اگه خانوادش خوبن به اونا شکایتش و بکن وگرنه به خانواده خودت
شرایط منم قبلا مثل شما بود...از یه جایی به بعد بخاطر یه اتفاقاتی که برام افتاد منم عصبی شدم و پا به پاش غر زدم و دعوا کردم😐😐😐 الان جامون عوض شده😂😂😂
ناخواسته بود ولی این روش برای من تاثیر داشت...برای شما تجویزش نمیکنم،بهتره اگه زندگیتو دوست داری که معلومه داری،حتما با یه مشاور متخصص خوب مشورت کنی
