بخاطر خود خواهی خودم و غرورم از کسی که دوسش داشتم و دوستم داشت جدا شدم این اولین باری بود که عاشق شده بودم هیچ دوستی و رابطه ای نبود از جایی که با هم همکار بودم برای همیشه خودم اومدم بیرون روز آخر مثل همیشه نبود اصلا نگاهم نکرد جواب سلامم نداد بر خلاف همیشه وقتی اومدم بیرون منی که اشکم هیچ وقت در نیومد تا خونه گریه کردم خودمم باورم نشد که دارم اینطوری گریه میکنم حالم بده و راه برگشت ندارم دوستم رو گذاشتم جای خودم داره میترکم از غصه
باورم نمیشه این کارو کردم