بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان قلب سفیدی در سینه ی آن یاقوت هارا پیچیده با هم در پوششی نرم پروردگارم هم ترش و شیرین هم آب دار است سرخ و زیبا نامش انار است/به به چقدر هم خوب میخونی خواننده😐^~^
توخیابون داشتم میرفتم یه زنه هم جلوم داشت راه میرفت.یه پشه نشسته بود رو شالش.محکم زدم رو شونش پشه رو بکشم.یهو زنه یه چک زد تو گوشم.هر چی قسم خوردم بخدا پشه بود باور نمیکرد😂اخرم گفت خیلی اسگولی
کسی که میخواد بره دویدنو یادش بدید .یه لقمه نون پنیرم براش بزارید تو راه ضعف نکنه برگرده.
دوستم با یه پسر بیشعور دوست شده بود منم عکس دو نفریشونو برداشتم ، با پیج فیک بهشون پی ام دادم گفتم گفتم میفرستم واسه مامان دوستم ، خلاصه جفتشون خودشون رو قهوه ای کرده بودن و پسره ازگل چغلی منو پیش دوستش کرده بود فکر میکردن من پسرم . حتی قراره دعوا تو آب و آتش گذاشته بودیم من نرفتم ، سرتون رو در نیارم پسره تهدید میکرد به اسیدپاشی و ... آخرش عدو سبب خیر شد دوستم با اون اکبر مفنگی بهم زد الان بازگشته به دامان من و ازم متشکره