سلام یه حاج اقایی میگفت شبا برین تو اتق چراغ خاموش یه شمع روشن کن نیت غریبای کربلا و بعد یه بالش بزارین رو پاتون برای شش ماهه کربلا لالایی بخونین امکان نداره اشکتون در نیاد تو اون موقع از مادرش بخواین واسطه شه اگه صلاحه خدا بهت نی نی بده اگه نیست انقدر دلت ادوم شه که دیگه عصه نخوری
به خدا بگو اگه صلاحمه مادرم کن اگه نه منو اروم کن از بیقراری نجات بده باخدا راحت حرف بزن لازم نیست ندر های طولانی و سخت و ناامید بکنی
همین که امید ببندی و با توکل باهاش حرف بزنی با یه صلوات هم حاجت میگیری
منم مثل تو دنبال دلخوشیم دعام کن منو نجات بده و عرور و ابروم حفط شه تحمل سرزنش و عصه برام نیست