بچه ها یعنی میخوام خودمو توصیف کنم خندم میگیره😂😂😂چرا خدا یه سریارو اینقد خوب میافرینه بعدمن یه پکیجم 😂😂بدنم فوق العععاده پر مویه ببین یعنی همهههههه جام حتی رو س ی ن ه هام 😂😂البته یه جا مو نداره اونم دندونامه که اکه میشد اونم درمیورد فک کنم اونجا پیاز مو رشد نمیکنه 😂بعد هیکلم زیاد خوب نیست چاقم شکم وپهلودارم اصلا ب ا سن ندارم تتتخخخت از پشت شبیه کاغذم 😂😂😂بعد بدنم سفید نیست اصلا کاش حداقل سفید بووودم😂زیر بغلم تیرست ناحیه تنا سلیم تیرست زیر زانوهام تیرست زیر چشمام تیرست تو صورتم کلی موی مردونه دارم الانم جوش زدم جاشون مونده😂😂😂😂چرا من یه پکیجم ولی انصافا چقد شوهر من بدبخته خدا زده تو سرش😂😂😂😂😂خواستم بگم هرکدوم از این مشکلاتو ندارین یه خداروشکر امشب بگین یکی مثل من خیلی فکرش درگیر این چیزاست خصوصا برای ازدواج تو اعتماد به نفسم موثره اونایم که مثل منن بدونین تنها نیستین ناشکری نکنید😂😂البته منم ناشکری نمیکنم خدایی نکرده بیشتر جنبه فان داره باور كنيد من قرار بوده مرد شم لحظه اخر خدا نظرش عوض ميشه من تغيير جنسيت بدم مرد شم عملش خرجش كمتر از درمان اين مشكلاتمه😂😂من برم لباسمو در بيارم دكتره سريع امضا ميكنه تغيير جنسيت بدم بدون ازمايش بدون معطلي😂😂
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
ببين من سي سالمه يه دندون پر نكرده نمونده برام يعني از هركي بپرسي من كجام ميگه اون كه همش دندونپزشكيه يه بندم اب دماغ ريزون دارم هميشه ام دستمال به دستم يادمه دوستم كاريكاتور منو كشيده بود تو يه كوه از دستمال از وقتي هم زاييدم فقط دارم ميزام ازبس هي چاق ميشم در اخرم اضافه كنم جاريم همش تو جمع ها به من ميگه تو پشمالويي من بي مو...اين از من تامام✌️
جدا از این طنزت که چقدر بت خندیدم میخوام بگم خیلی چیزا رو خودت میتونی درست کنی به خودت برسی پشماتو بتکونی 😁مگه چمن مصنوعیه خواهرم؟؟اجبار ک نیست ک حتما باید نگهشون داری بعد اینکه بیا رژیم بگیریم و ورزش کنیم یه هیکل توپی بهم بزنیم😁