من دوسال و هفت ماهه با یکی ازدواج کردم اما هنوز باکره ام و خونه ی پدرمم شوهرم خیلی خسیسه برام خرج نمیکنه اصلا به فکرم نیست ۲۷ سالشه اما هنوز پس اندازی نکرده و نداره اما همش حرفای قشنگ میزنه من بهترین جشن و بهترین خونه زندگی رو برات میسازم مامانش اصلا از من خوشش نمیاد چون هنوز ۴۲ سالشه و حس میکنم هووی منه شوهرمم تک پسره خسته شدم احساس مسئولیت نداره و همش چسبیده به مامانش تحت نظر مامانشه