مادرم قبلا افسردگی ماژور داشتن
خیلی حاد بود به حدی که مدام خودشون رو میزدن کل موهاشون رو میکندن سرشون رو میزدن توی دیوار
چند بار هم کارد اشپزخونه برداشتن میخواستن خودکشی کنن.
اونموقع ما بچه بودیم و پدرم هم خونه نبودن!
واقعا خیلی سخت بود و هیچ کسی هم خبر نداشت حتی مادربزرگم اینا تا حداقل یه کمکی کنند.
الان خوب شدن خداروشکر ولی اثارش هنوز روی همه ما هست بعضی از شبها کابوس اون زمان هارو میبینم.
علاوه بر فردی که مشکل روحی داره اطرافیانش هم کلی ضربه میخورن.