بچه ها من زندگی بسیار پیچیده پر فراز ونشیبی داشتم یعنی ما به خونواده بسیار معتمد و معتبری و سرشناسی بودیم البته از همون اول مشکلات زیاد داشتیم ولی خوب با ابرو بودیم همیشه اما تو 9 سال اخیر اتفاقاتی افتاد که مثل بمب منفجر شدیم و از هر نوع بدبختی که فکرشو کنید سراغمون اومد. طلاق خودم خیانت شوهرم با زندا اشم. طلاق برادرم ورشکستگی و زندانی شدن برادرم با دوتا بچه دراومدن فیلم رابطه نامشروع زنداداشم با دوست بیست ساله ول کردن بچه هاش. طلاق پدر و مادرم. ول کردن دامادمون و در نهایت طلاق اون یکی خواهرم سوختن و آتیش گرفتن اون یکی دامادمون که با خواهرم زندگی عاشقانه داشتن با دوتا بچه..... وکلی از شکنجه هایی که شدم از اون همسر سابقم. هر کدوم از اینا یه داستانه جداست. ولی من دگه کشش رو ندارم دارم ر وانی میشم
حق داری اما ترجیحا با همسرت راجع به این ناراحتیا حرف نزن؛ بی تابی نکن پیشش؛ درد و دل نکن تا اونم خست ...
من حرف زیاد نمیزنم اصلا الان یه ماهه نرفتم خونوادم ببینم احساس میکنم میخوام دور باشم و فقط خبر سلامتیشون بهم برسه گاهی اوقات میگم کاش بی کس کار بودم. ولی خب خودش میفهمه از حالم
من حرف زیاد نمیزنم اصلا الان یه ماهه نرفتم خونوادم ببینم احساس میکنم میخوام دور باشم و فقط خبر سلامت ...
خب همین که مستقیما بهش انتقال نمیدی مشکلی نیست؛ دیگه واسه خودت یه دغدغه اضافه هم درست نکن که نکنه خسته شه و اینا، ایشالا زندگی خانوادتون رو روال بیفته 🌿
حالتها ی عجیبی بهم دست میده یهو گریم میگیره یهو عصبی میشم یهو ساکت میشم دارم میخندم ا یهو میزنم زیر ...
بازم میگم عزیزم، آدم جسمش که مریضه میره پیش پزشک، الان روانت نیاز به پزشک داره. سرسری نگیر این موضوع رو، حتما پیش روانپزشک برو و داروهاتو بخور. مطمئن باش حالت بهتر میشه
آره میرم حتما ولی تو اقدامم نمیتونم قرصای اعصابمو بخورم داروهای اقدامم میخورم. ❤️
به نظر من شما اول روی خودت کار کن، خودت رو درمان کن، بعد اقدام کن برای بارداری. فردا پس فردا که بچه بیاد، همینجوری شم خیلیا افسردگی بعد از زایمان میگیرن، شما که پیش زمینه هم داری، برات خیلی سخت میشه.
به نظر من شما اول روی خودت کار کن، خودت رو درمان کن، بعد اقدام کن برای بارداری. فردا پس فردا که بچه ...
آره ولی هفت ماهه اقدامم تخمکام مشکل دارن نمیشه میگم تا درمون کنم کلی طول میکشه از طرفی هم برام مث امید به زندگی میمونه. نمیدونم خودمم گیجم شوهرمم حرف شمارو میزنه
بازم میگم عزیزم، آدم جسمش که مریضه میره پیش پزشک، الان روانت نیاز به پزشک داره. سرسری نگیر این موضوع ...
منم به خودم دقیقا همینو می گفتم که رفتم پیش روانپزشک.. قرص بدترم کرد همش صدای نوحه می شنیدم!!! آخر گذاشتم کنار که مشکلاتم دوچندان نشه.. واسه روح چیزی بهتر از آرامش و محبت و طبیعت نیست.. مگه اینکه دکترش حاذق باشه قرصا خوب باشه
واقعا همه ی اینا تو زندگی ت اتفاق افتادن؟؟ 😳😳😳خیلی عجیبه این همه مشکل سخت با هم!
بعد یه سوال : با وجود اینهمه مشکل و شرایط های مناسب تو زندگی ت و طلاقت و... چطور تونستی دوباره ازدواج کنی؟ شوهرت از کجا باهات آشنا شد و شرایطش چطور بود؟