2777
2789
عنوان

درد نوک سینه در شیردهی

2017 بازدید | 12 پست

سلام دوستان من تقریبا یک ماهه که زایمان کردم و نوک سینم خیلی درد میکنه و تیر میکشه یه نقطه هم سفیدی روی نوک سینم هست البته فقط یکی از سینه هام اینجوریه. موقع شیر دادنم خیلی اذیت میشم. کسی تجربه مشابه داشته؟ اون نقطه سفید چی هست مه انگار رنگ سینم رفته باشه

عزیزم این نقطه سفید یعنی یکی ازرگ های شیر مسدود شده،من اینجا دیدم کاربرها میگفتن یه سوزن راضد عفونی کن بگیر روشعله بزن روی نقطه سفید تا باز بشه برو حمام زیر دوش اب تا میتونی سینه رابدوش وشیرتا تخلیه کن خیلی به بچت شیر بده،پماد شقاق سینه بزن روش منم همین مشکل رادارم هرچند وقت یه بار

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وقتی باسوزن بازش کردی فشاربده تا بیاد بیرون یه مایع سفید که سفت شده مثل جوش صورت که فشار میدی درد دا ...

یا خدااااا همینجوریشم خیلی درد دارم چجوری این کارارو بکنم😖 البته اینم بگم رفته رفته سفید شدا اول کمرنگ شد بعد سفید شد

میدونم عزیزم منم شش ماهه درگیرم باید بازبشه من طوری شد که گیرمیکرد به لباس میمردم ازدرد،یه لحظه هست

چکار کردی؟؟به منم بگوووو تو رو خدا

روز ها یی که آرزو خانم بهترین همکلاس مریم بود مشق های کلاس اول ما قصه های امین و اکرم بود روز هایی که هم کلاسی ها شعر و لبخند بخش میکردند بوی خوب کتاب می آمد آب و آیینه بخش میکردند سفره ی پاره ی کتابم را واژه ی نان تازه پر میکرد جیب پیراهن سفیدم را دست های مغازه پر می‌کرد باز مادربزرگ ثانیه ها ساعت هفت و نیم می‌خوابید  شنبه ها صبح دیرمان میشد خانم آفتاب می‌تابید  کاش از کیف کهنه ی دیروز بوی خوب کتاب می آمد کاش زنگ علوم برمی‌گشت کاش زنگ حساب می آمد.....برای من دعا کنید به حق روزهای خوب زندگیتون 
چکار کردی؟؟به منم بگوووو تو رو خدا

واسه منم اینطوری میشد من طبق تجربه متوجه شدم روزایی که شیرینی زیاد می خوردم اینطوری می شدم،دکترم رفته بودم گفت مثل جوش می مونه داروی خاصی نداد بهدهمین خاطر فقط شیر میدادم باهاش تا سبک بشه و خوردن شیرینی جات رو کم کردم.

واسه منم اینطوری میشد من طبق تجربه متوجه شدم روزایی که شیرینی زیاد می خوردم اینطوری می شدم،دکترم رفت ...

بازش نکردی؟؟؟با سوزن الان بچت ماهشه؟؟؟خوب شدی کاملا؟؟

روز ها یی که آرزو خانم بهترین همکلاس مریم بود مشق های کلاس اول ما قصه های امین و اکرم بود روز هایی که هم کلاسی ها شعر و لبخند بخش میکردند بوی خوب کتاب می آمد آب و آیینه بخش میکردند سفره ی پاره ی کتابم را واژه ی نان تازه پر میکرد جیب پیراهن سفیدم را دست های مغازه پر می‌کرد باز مادربزرگ ثانیه ها ساعت هفت و نیم می‌خوابید  شنبه ها صبح دیرمان میشد خانم آفتاب می‌تابید  کاش از کیف کهنه ی دیروز بوی خوب کتاب می آمد کاش زنگ علوم برمی‌گشت کاش زنگ حساب می آمد.....برای من دعا کنید به حق روزهای خوب زندگیتون 
یا خدااااا همینجوریشم خیلی درد دارم چجوری این کارارو بکنم😖 البته اینم بگم رفته رفته سفید شدا اول کم ...

آخرش چکار کردی ؟؟؟؟خوب شدی کامل؟؟؟به منم بگو

روز ها یی که آرزو خانم بهترین همکلاس مریم بود مشق های کلاس اول ما قصه های امین و اکرم بود روز هایی که هم کلاسی ها شعر و لبخند بخش میکردند بوی خوب کتاب می آمد آب و آیینه بخش میکردند سفره ی پاره ی کتابم را واژه ی نان تازه پر میکرد جیب پیراهن سفیدم را دست های مغازه پر می‌کرد باز مادربزرگ ثانیه ها ساعت هفت و نیم می‌خوابید  شنبه ها صبح دیرمان میشد خانم آفتاب می‌تابید  کاش از کیف کهنه ی دیروز بوی خوب کتاب می آمد کاش زنگ علوم برمی‌گشت کاش زنگ حساب می آمد.....برای من دعا کنید به حق روزهای خوب زندگیتون 
بازش نکردی؟؟؟با سوزن الان بچت ماهشه؟؟؟خوب شدی کاملا؟؟

نه عزیزم،بهش دست نزدم،مثلا یکی دو روز بود بعد که شیرینی نمی خوردم خودش می رفت دوباره اگه روزی شیرینی جات زیاد میخوردم در میومد!الان پسرم سه سالشه.در طول دوران شیر دهی شاید چهار پنج بار کلا اینطور شدم.

چکار کردی؟؟به منم بگوووو تو رو خدا

عزیزم من تا یکسالگی پسرم درگیرش بودم،من باسرسوزن بازش میکردم وفشار میدادم بعدم تا جایی که میشد می‌دویدم،ولی تنها چیزی که خیلی کمک کرد

یه بنده خدا بهم گفت یه زغال روشن کن یه گند دنبه گوسفند بنداز روش ویه قاشق خاکشیر روش بریز وسینه رابگیر روش،برامن خیلی خوب بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز