یه هفته بیخود و بی جهت شوهرم ولم کرد رفت خونه ننش بعد یه هفته اومد گفتم میترسم ولم کردی رفتی شبا حداقل بیا خونه باهام دعوا کرد زد ت شکمم هرچی بهش گفتم منو نبرد دکتر چون درد شدید داشتم خودم تنهایی پاشدم رفتم3روز بستری شدم دیگه نیومد دنبالم که هیچ الانم نمیزاره برگردم به نظرتون چیکار کنم خسته شدم از دستش هرچی مدارا میکنم صبر میکنم دهنمو میبندم اعتراض نمیکنم به کاراش بدتر میکنه مگه چه گناهی کردم که ازش خواستم فقط شبا بیاد خونه اونم چون خونمون ویلایی بود شبا میترسیدم تنهایی بخوابم خودمم حامله از هر صدایی بدنم میلرزید الان بخاطر شرایطم میترسم خونه بابام بمونم خطرناکه اتفاقی بیوفته برام همون ادم هزارتابلا سرمون میاره از طرفیم نمیزاره برگردم توروخدا شما دعا کنید برام راه حلی چیزی میدونید بهم بگید میگه ازت شکایت میکنم خودش خودشو زد اون روز انداخته گردن من😂چندتا تهمت هم بهم زده مدرکم دارم ازش البته ولی نمیخوام شکایت کنم به نظر شما چیکار کنم اگه راه حلی دارید بدید ممنونتون میشم
تاپیکای قبلمم یسری از مشکلاتمو نوشتم بخونید نظر بدید مرسی